ده نکته مفید

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو

می نگرد... به دلی دل بسپار که جای خالی برایت

داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از

مشت شدن بلد باشد...

2 - هوس بازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند...

اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند...

3- وقتی در زندگی به یک در بسته رسیدی نترس و نا

امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشود جای آن دیوار

می گذاشتند...

۴- آنچه که هستی، هدیه خداوند است و آنچه که

خواهی شد، هدیه تو به خداوند... پس بی نظیر باش. ...

۵- شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار دیگران

در آن نباشد...

۶- بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می

روید...

۷- وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد به یاد بیاور که

دریای آرام، ناخدای قهرمان نمی سازد. ..

۸- هر اندیشه ی شایسته ای، به چهره انسان زیبائی

می بخشد...

۹- قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن

است. ..

10- نگو: شب شده است. ... : بگو صبح در راه است

امروز صبح اگر از خواب بیدار شدی و دیدی ستاره ها در آسمان نمی تابند
ناراحت نشو
حتما دارن با تو قایم باشک بازی میکنن
پس با آنها بازی کن

 

امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه
پس بخند و عاشق باش


امروز هرچقدر دلها را شاد کنی کسی به تو خورده نمیگیرد
پس شادی بخش باش


امروز هرچقدر نفس بکشی جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمی شه
پس از اعماق وجودت نفس بکش


امروز هرچقدر آرزو کنی چشمه آرزوهات خشک نمی شه
پس آرزو کن


امروز هرچقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمی شه
پس صدایش کن


او منتظر توست
او منتظر آرزوهایت
خنده هایت
گریه هایت
ستاره شمردن هایت و عاشق بودن هایت است


 

امروزت را دریاب
امروز جاودانه است
و
امروز زیباترین روز دنیاست!
چون امروز روزی است که آینده ات را آنطور خواهی ساخت که تا امروز فقط تصورش میکردی...


محیط کار

محيط کار عبارت است از مجموع شرايط خارجى و تأثير موجودات در محيط کار که مى‌توانند بر سلامت جامعهٔ کارگران اثر بگذارند. امروزه کارگران صنايع در جاهائى به‌شدت پيچيده کار مى‌کنند و با خردمند‌تر شدن انسان پيچيده‌تر هم مى‌شود. اساساً سه نوع اثر متقابل در محيط کار وجود دارد:
  انسان و عوامل بيمارى‌زائى فيزيکى و شيميائى و زيست‌شناختى
الف- عوامل بيمارى‌زاى فيزيکى:
عوامل بيمارى‌زاى محيط کار که مى‌توانند بر سلامت انسان اثر نامطلوب داشته باشند عبارتند از: گرما، سرما، رطوبت، جريان هوا، تشعشع گرمائي، نور، سر و صدا، ارتعاش و پرتوهاى يون‌ساز. اين عوامل بر سلامت کارگر و کارسازى او از راه‌هاى گوناگون اثر مى‌کنند، و ممکن است به‌صورت تنها يا با هم اثر کنند. مقدار فضاى کار و تنفس، مستراح، امکانات شستشو و استحمام در محيط کار عوامل با اهميتى هستند.
ب- عوامل بيمارى‌زاى شيميائى:
اين عوامل عبارتند از: بسيارى از مواد شيميائي، گرد و غبارهاى سمى و گازهائى که براى سلامت کارگران خطر‌هاى بالقوه دارند. بعضى از مواد شيميائى موجب بيمارى‌هاى تنفسى ناتوان‌کننده مى‌شوند. بعضى ديگر بر پوست آسيب مى‌رسانند و برخى هم اثرات زيان‌آور بر خون و ديگر اندام‌هاى بدن دارند.
ج- عوامل بيمارى‌زاى زيست شناختى:
کارگران ممکن است در معرض تماس با عوامل بيمارى‌زاى ويروسي، ميکروبي، ريکتزيائى و يا انگلى قرار گيرند و اين‌ها مى‌توانند ناشى از تماس نزديک با جانوران يا فرآورده‌هاى آنها، آب آلوده، يا خاک يا غذاى آلود باشد.
  انسان و انسان
عوامل فيزيولوژيک پرشمارى در محيط کار عمل مى‌کنند که عبارتند از: در يک سو روابط انسانى بين خودِ کارگران و در سوى ديگر مديريت بر آنها. نمونه‌هاى عوامل روان‌شناختى عبارتند از: نوع و آهنگ کار، ثبات کار، شرايط خدمت، ارضاء شغلي، الگوى رهبري، بيمه، مشارکت کارگران، ارتباطات، فعاليت اتحاديه‌هاى بازرگاني، شرايط بهزيستي، ميزان مسؤوليّت، نظام‌پرداخت‌ دستمزد، محرک‌ها و ديگر عوامل مشابه، همهٔ اين عوامل در زمينهٔ روابط انسانى هستند.
بهداشت حرفه‌اى نوين بر انسان، و شرايط و محل کار او، ترس‌ها و اميدهاى او و بينش او نسبت به شغل وى و همکاران و کارفرمايان او، تأکيد مى‌کند.
محيط کار کارگران را نمى‌توان جدا از محيط خانگى آنها به‌شمار آورد، اين هر دو مکمل يکديگر هستند. کارگر در خانه نگرانى پيدا مى‌کند و در کار وى اختلالى ايجاد مى‌شود که از محيط خانهٔ او ريشه گرفته است. فشار روانى به‌هنگام کار مى‌تواند موجب برهم خوردن خواب در خانه شود و تنش‌هاى خانگى هم مى‌تواند بر کار او اثر بگذارد. تنش‌هاى درازمدت و سخت، صرف‌نظر از محل ايجاد آنها - مى‌تواند نشانگان جسمى و روانى وخيم به‌وجود آورد که انسان نتواند به‌طور مؤثر کار کند. بنابر جنبه‌هاى بوم‌شناختي، بهداشت‌کار پويائى تعادل يا تطبيق بين کارگر صنعتى و محيط کار او را نشان دهد.
  انسان و ماشين
اشتغال در صنعت يا کارخانه دالّ بر به‌کارگيرى ماشين‌هائى است که با نيروئى به‌کار مى‌افتند و تأکيد بر توليد انبوه هست. ماشين‌هاى بدون حفاظ، پيش آمده و بخش‌هاى متحرک ماشين، بدى نصب کارخانه‌ها، فقدان تدابير ايمنى همگى علل حوادثى هستند که مشکلات عمدهٔ صنايع مى‌باشند. کار کردن در وضعيت غيرفيزيولوژيک به‌مدت طولانى سبب ضعف، کمردرد، بيمارى‌هاى مفاصل و ماهيچه‌ها و کاست از سلامتى و کارسازى کارگر مى‌شود.

خطرهای شغلی 2


  خطرهاى شيميائى
کمتر ممکن است که در صنعتى مواد شيميائى به‌کار نرود. با توجه به ورود مواد شيميائى تازه‌تر و پيچيده‌تر خطرهاى مواد شيميائى رو به افزايش هستند. عوامل بيمارى‌زاى شيميائى از سه راه عمل مى‌کنند: اثر موضعي، استنشاقى و خوراکي. اثرهاى سوء بهداشتى مواد شيميائى هم به سه عامل بستگى دارد: مدت مواجهه، مقدار مواجه و حساسيت افراد.
- عمل موضعى مواد شيميائى:
بعضى مواد شيميائى سبب تورم پوست (درماتيت)، اگزما، زخم و حتى سرطان به‌علت عمل تحريکى اوليه مى‌شوند. بعضى ديگر با عمل حساسيت‌زائى سبب تورم پوست مى‌شوند. بعضى مواد شيميائى از راه پوست جذب و سبب اثرهاى عمومى مى‌شوند. اين مواد عبارتند از: ترکيبات ازتهٔ معطر و آمين‌‌هاى معطر مانند TNT و آنيلين. درماتيت‌هاى شغلى يکى از دشوارى‌هاى بزرگ در صنعت مى‌باشند.
- اثر از راه استنشاق:
- گرد و غبار:
گرد و غبار عبارتند از مواد جامد بسيار ريز که اندازهٔ آنها بين يک دهم ميکرون تا ۱۵۰ ميکرون است. گرد و غبار به‌هنگام عمليات خرد کردن، آسياب کردن، پاک کردن، بارگيرى کردن و تخليهٔ بارها، به‌ هوا بر مى‌خيزد. در تعدادى از صنايع گرد و غبار تولدى مى‌شود؛ که عبارتند از؛ معدن‌کاري، ريخته‌گري، سنگ‌بري، سفال‌سازي، پارچه‌بافي، و صنايع چوب و سنگ‌‌تراشي. گرد و غبارهائى که بزرگ‌تر از ده ميکرون باشند به‌سرعت بر زمين مى‌افتند ولى ذره‌هاى کوچک‌تر از آن مدت نامحدودى در هوا معلق مى‌مانند. ذره‌هاى کوچک‌تر از پنج ميکرون به‌طور مستقيم با استنشاق به ريه رفته و در آن جاگير مى‌افتند. اين بخش از گرد و غبار را غبار قابل تنفس مى‌نامند که عمدتاً موجب پنوموکونيوزها مى‌شوند.
گرد و غبار را به نام‌هاى آلى و غيرآلى (معدني)، محلول و نامحلول گروه‌بندى مى‌کنند. غبارهاى معدنى عبارتند از: غبار سيليسيوم، ميکا، زغال، پنبهٔ نسوز و ... غبارهاى آلى عبارتند از: غبار پنبه، چتائى و مانند آنها، غبارهاى محلول به‌ کندى حل مى‌شوند و به جريان عمومى خون وارد و بالاخره به‌وسيلهٔ سوخت و ساز بدن از بين مى‌روند.غبارهاى محلول کم يا بيش به‌طور دائم در ريه باقى مى‌مانند و علت اصى پتوموکونيوز هستند. شايع‌ترين بيمارى ناشى از گرد و غبار آنتراکوزيس و سيليکوزيس است.
- گازها:
در صنايع تماس و مواجهه با گاز يک خطر شايع است. گازها را به نام‌هاى زير مى‌نامند:
گازهاى ساده (مانند اکسيژن و هيدروژن) و گازهاى خفه‌کننده (مانند منواکسيد کربن، گاز سيانور، دى‌اکسيد گوگرد، کلر) و گازهاى هوش‌برى (مانند کلروفرم، اتروترى کلراتيلن). در کارخانه‌هاى صنعتى توليد گاز زغال و فولادسازي، خطر منواکسيد کربن زياد مشاهده مى‌شود.
- فلزات و ترکيبان آنها:
در صنعت تعداد زيادى فلزات و ترکيبات آنها به‌کار مى‌رود. راه عمدهٔ ورود آنها به بدن از راه استنشاق و به‌صورت بخار يا غبار است. پزشکان صنايع بايد به اثرات سمى سرب، آنتيموان، آرسنيک، بريليوم، کادميوم، کبالت، منگنز، جيوه، فسفر، کُرم، روى و ... توجه داشته باشند. اثرات سوء اين مواد به‌ مدت مواجهه و مقدار (يا غلظت) مواجهه بستگى دارد. اين مسموميت‌هاى شيميائي، بر عکس پنوموکونيوز به درمان پزشکى و قع مواجهه خوب پاسخ مى‌دهند.
- اثر از راه خوردن:
بيمارى‌هاى شغلى مى‌توانند در نتيجهٔ خورد مواد شيميائى به‌وجود آيند، اين مواد عبارتند از: سرب، جيوه، آرسنيک، روي، کروم، کادميوم، فسفر و ... به‌طور معمول اين مواد به مقدار کم و از راه آلوده بودن دست‌ها، غذا يا سيگار وارد بدن مى‌شوند. بيشتر مواد خورده شده از راه مدفوع دفع مى‌شوند و تنها مقدار ناچيزى از آنها ممکن است به‌ جريان عمومى خون راه يابد.
  خطرهاى زيست‌شناختى
ممکن است کارگران در معرض عوامل بيمارى‌زاى عفونى و انگلى در محل کار باشند. بيمارى‌هاى شغلى اين رده عبارتند از: تب‌مالت، ليپتوسپيروز، سياه زخم، هيداتيدوز، بيمارى طوطي، کزاز، اورام مغز، عفونت‌هاى قارچي، شستشو زومياز و ... کسانى که با فرآورده‌هاى جانورى (مانند مو، پشم و پوست) کار مى‌کنند و هم‌چنين کارگران کشاورزى بيشتر در معبض خطرهاى زيست‌شناختى هستند.
  خطرهاى مکانيکى
خطرهاى مکانيکى در صنايع، حولِ ماشين، قسمت‌هاى جلو آمده و بخش‌هاى متحرک و مانند اينها متمرکز است. نزديک به ده درصد حدادث صنعتى به‌علل فيزيکى منسوب شده‌اند.

خطرهای شغلی


کارگران صنعتي، بسته به نوع کارخود با پنج نوع خطر ممکن است مواجه شوند؛ از اين قرار:
  خطرهاى فيزيکى
- گرما و سرما:
شايع‌ترين خطر فيزيکى که در بيشتر صنايع وجود دارد گرما است. اثرهاى مستقيم مواجهه با گرما عبارتند از: سوختگي، خستگى ناشى از گرما، گرمازدگى و گرفتگى ماهيچه‌ها به‌علت گرما، اثرهاى غيرمستقيم مواجهه با گرما عبارتند از؛ کاهش کارسازي، ضعف مفرط و افزايش ميزان سوانح.
بسيارى از صنايع داراى گرم‌خانهاى از نوع اجاق يا کوره هستند که گرمازا است. تشعشع گرما در صنايع ريخته‌گري، شيشه‌سازى و پولاد دشوارى اصلى کارگران است ولى در صنايع بافته‌هاى پنبه‌اى و چتائى ايستائى گرما دشوارى اساسى است. گرماى زياد در معادن هم ممکن است باشد مانند معادن عميق طلا که در اعماق زياد تا ۱۵۰ درجهٔ فارنهايت هم ثبت شده است. کار بدنى در چنين شرايطى بسيار تنش‌زا است و موجب کم شدن سلامتى و کارسازى کارگران مى‌شود. براى آن‌که کار سودمند و قابل تحمل باشد در محل کار بايد گرما در حد معقول نگاه‌داشته شود.
خطرهاى عمدهٔ مرتبط با سرما در محل کار عبارتند از؛ ورم به‌علت سرمازدگي، اريتروسيانوز، Immersion Foot و يخ‌زدگى به‌علت انقباض رگ‌هاى پوستي، پائين‌آمدن گرماى عمومى بدن هم کمياب نيست.
- نور:
کارگران ممکن است در معرض نور زياد يا کمى نور قرار گيرند. اثرهاى حاد کم بودن روشنائى عبارتند از ؛ سر درد، درد چشم، آب‌ريزش، خيره شدن چشم، پرخونى در اطراف قرنيه و ضعف بينائي. اثرهاى مزمن کم بودن روشنائى بر سلامتى عبارتند از؛ نيستاگموس معدن کارها. مواجهه با نور شديد يا خيره‌کننده همراه با ناراحتي، ضعف بينائى و ناراحتى بينائى است. نور شديد مستقيم مى‌تواند موجب تار شدن ديد و بروز حادثه شود. بايد روشنائى محل کار به‌مقدار کافى و مناسب (مصنوعى يا طبيعي) باشد.
- سر و صدا:
در بسيارى از صنايع سر و صدا يک خطر بهداشتى است. اثرهاى سر و صدا بر دو نوع است: يکى اثرهاى مربوط به شنوائى شامل کاهش شنوائى به‌صورت موقتى يا دائمي، و ديگرى اثرهاى غيرشنوائى که شامل ضعف، ناراحتى عصبي، اختلال در ارتباط کلامى کاهش کارسازى و ناراحتى است. ميزان صدمهٔ وارده به علت مواجهه با سر و صدا به چند عامل بستگى دارد؛ از اين قرار: دامنهٔ شدت و تواتر صدا، مدت مواجهه و درجهٔ حساسيت شخصي.
- ارتعاش:
ارتعاش، به‌خصوص با دامنهٔ تواتر بين ده تا پانصد هرتز در کار کردن با ابزارهاى هواى فشرده مانند مته‌ها و چکش‌هاى هواى فشرده ممکن است مشاهده شود. ارتعاش به‌طور معمول بر دست‌ها و بازوها آسيب مى‌رساند و چند ماه تا چند سال پس از مواجهه رگ‌هاى نازک انگشتان ممکن است نسبت به انقباض حساسيت زياد نشان دهند (انگشتان سفيد). هم‌چنين مواجهه با ارتعاش مى‌تواند موجب آسيب مفاصلِ، دست، آرنج و شانه شود.
- پرتوهاى فرابنفش:
مواجههٔ شغلى با پرتوهاى فرابنفش در جوش‌کارى فلزات به‌وسيلهٔ گرماى کمان الکتريکى (Arc welding) روى مى‌دهد. اين پرتوها به چشم‌ها بيشتر آسيب مى‌رسانند و سبب ورم ملتحمهٔ شديد و کراتيت (آب‌ريزش چشم در جوش‌کاران) مى‌شود. نشانه‌هاى آن عبارتند از: سرخ شدن و درد چشم‌ها، اين نشانه‌ها به‌طور معمول در ظرف چند روز از بين مى‌روند. بدون آنکه اثر دائمى بر بينائى يا ساختمان‌هاى عميق‌تر چشم بر جاى بگذارند.
- پرتوهاى يون‌ساز:
در پزشکى و صنعت پرتوهاى يون‌ساز کاربردهاى بسيارى يافته‌اند؛ مانند پرتوهاى X و ايزوتوپ‌هاى پرتوزا. مهم‌ترين ايزوتوپ‌هاى پرتوزاکبالت ۶۰ و فسفر ۳۲ هستند. بعضى بافت‌ها مانند مغز استخوان بيش از ديگر بافت‌ها به اين پرتوها حساس هستند، از ديدگاه ژنتيک هم هرگاه بيضه‌ها در معرض اين پرتوها قرار گيرند خطرهاى ويژه‌اى ايجاد مى‌شود. خطرهاى پرتوتابى عبارتند از: دگرگونى‌هاى ژنتيک، نا‌هنجارى‌هاى تشکيلاتي، سرطان، لوکميا، ريزش موها، زخم‌شدن، سترون شدن و در موارد شديد مرگ. کميسيون بين‌المللى حفاظت راديولوژيست‌ها حداکثر سطح مجاز مواجههٔ حرفه‌اى را پنج رم (rem) در سال براى همهٔ سطح بدن تعيين کرده است.
  خطرهاى روان‌شناختى
خطرهاى روان‌شناختى از ناتوانى کارگر در تطابق با محيط روان‌شناختى بيگانه ناشى مى‌شوند. ناتواني، ناراضى بودن از شغل، احساس ناامني، ضعيف بودن روابط انسانى و نقش‌هاى عاطفى برخى عوامل روان‌شناختى هستند که هم سلامت روانى و هم سلامت بدنى کارگر را خراب مى‌کنند. توانائى تطابق با محيط‌هاى کار گوناگون از عوامل ديگر مانند، آموزش و سطح سواد، زمينه‌هاى فرهنگي، زندگى خانوادگى عادات اجتماعى . انتظار کارگر از کار خود تأثير مى‌پذيرد.
اثرات بهداشتى را مى‌توان دردو رده عمده گروه‌بندى کرد:
۱. دگرگونى‌هاى رفتارى و روان‌شناختي؛ مانند: دشمني، تهاجم، نگراني، افسردگي، دير آمدن، الکليسم، اعتياد، غيبت به علت بيماري.
۲. ناراحتى‌هاى روان - تنى ؛ مانند: ضعف، سردرد، درد شانه‌ها، گردن و پشت، گرايش به ابتلاء به زخم پپتيک، پرفشارى خون، بيمارى‌هاى قلبى و پيرى زودرس.
گزارش‌هاى رسيده از بخش‌هاى گوناگون جهان نشان مى‌دهد که عوامل فيزيکى (گرما، سر و صدا، بدى وضع روشنائي) هم نقش مهمى در ايجاد يا افزايش اختلال‌هاى روانى در کارگران ايفاء مى‌کنند. فشار فزاينده به‌علت خودکار شدن کارها، عمليات الکترونيکى و نيروى هسته‌اى مى‌تواند دشوارى‌هاى روانى تازه‌اى را در صنعت پديد آورد. از اين‌رو گمان مى‌رود خطرهاى روان‌شناختى مهم‌تر از خطرهاى فيزيکى و شيميائى باشند.

سلامت کارگر

بهداشت حرفه‌اى اساساً پزشکى پيشگيرى است. کميتهٔ مشترک W.H.O و I.L.O دربارهٔ بهداشت حرفه‌اى در نخستين دورهٔ خود که در سال ۱۹۵۰ برگزار شد، بهداشت حرفه‌اى را چنين تعريف کرده است: بايد هدف بهداشت حرفه‌اى چنين باشد: ارتقاء و نگاه‌دارى بالاترين درجهٔ رفاه جسمي، روانى و اجتماعى براى کارگران همهٔ مشاغل، و پيشگيرى از زوال سلامت آنها به‌علت شرايط کار، و حفاظت کارگران مشاغل در برابر خطرهاى ناشى از عوامل نامطلوب براى سلامتي، به کار گماردن و نگاه‌داشتن کارگر در محيط شغلى مطابق با وضعيت فيزيولوژيک و تجهيز روان‌شناختى او، و، به‌طور خلاصه تطابق کار با انسان و هر انسان با شغل او.
پزشکى پيشگيرى و بهداشت حرفه‌اى هدف يکسان دارند و آن عبارت است از: پيشگيرى از بيمارى و حفظ بالاترين درجهٔ رفاه جسمي، روانى و اجتماعى کارگران همهٔ مشاغل. سطوح به‌کارگيرى و تدابير پيشگيرى هم در هر دو يکسان است؛ يعني: ارتقاء بهداشت، حفاظت اختصاصي، تشخيص زودرس و درمان به‌موقع، محدود کردن ناتوانى و انجام بازتواني، ابزارهاى لازم براى اقدام هم مانند هم است؛ از اين قرار: روش همه‌گيرى شناختي، آمارها، غربال‌گرى از نظر سلامتي، و آموزش بهداشت و ....
بنابر اين بهداشت حرفه‌اى عبارت است از به‌کار گرفتن پزشکى پيشگيرى در همهٔ مکان‌هاى کار.
پيش از اين بهداشت حرفه‌اى را به‌طور کلى در رابطه با کارخانه‌ها و معادن در نظر مى‌گرفتند و از اين‌رو اصطلاح‌هاى بهداشت صنعتي و سلامت صنعتي معمول بود. اينک مفاهيمى نوين بهداشتِ کار همهٔ انواع اشتغال از جمله کارهاى بازرگانى و تجارتي، خدمات، کشاورزى و جنگل‌دارى را هم در بر مى‌گيرد و همهٔ اينها داراى بهداشت صنعتي، بيمارى‌هاى صنعتي، حوادث صنعتى و سم‌شناسى در رابطه با خطرهاى صنعتي، بازتوانى صنعتى و روان‌شناسى صنعتى هستند. بهداشت کار در کشاورزى و ارگونومى (مهندسى انساني) مفاهيم به‌نسبت تازه‌اى هستند.
ارگونومى (Ergonomics) يک ردهٔ کاملاً شناخته شده و شامل يک بخش تلفيقى هر ادارهٔ بهداشت حرفه‌اى پيشرفته مى‌باشد. واژهٔ ارگونومى از لغت يونانى Ergon به‌معناى کار و Nomos به‌معناى قانون گرفته شده است و معناى آن به‌طور ساده چنين است: متناسب کردن کار براى کارگر آموزش ارگونومى در برگيرندهٔ طرح‌ريزى ماشين‌ها، ابزارها تجهيزات و فرآيند کارخانه، طرح محل کار، روش‌هاى کار و محيط‌ زيست است، به‌طورى که بيشترين کارسازى هم از کارگر و هم از ماشين به‌دست آيد. هدف ارگونومى عبارت است از: رسيدن به بهترين تنظيم و تطابق دو جانبه بين انسان و کار او به‌منظور بهبود کارسازى و رفاه انسان. کاربرد ارگونومى در کاستن از حوادث صنعتى و سلامت کلى و کارسازى کارگران سهم چشم‌گيرى داشته است.
  سلامت کارگر
کارگران صنعتى تنها بخشى از کل جمعيت را تشکيل مى‌دهند و عوامل مؤثر بر جمعيت به همان اندازه بر کارگران صنعتى هم اثر مى‌گذارد. اين عوامل عبارتند از: مسکن، آب، گنداب و دفع زباله، تغذيه و آموزش (که شرح آنها در جائى ديگر آمده است). علاوه بر عوامل نامبرده، سلامت کارگران صنعتى به مقياس گسترده تحت‌ تأثير شرايط موجود در محل کار آنها هم هست. يکى از اهداف اعلام شده‌ٔ بهداشت شغلى تأمين محيط شغلى سالم است به‌طورى که سلامت کارگران را حفظ کند و توليد صنعتى را افزايش دهد.

تعریف بیماری شغلی

تعريف بين‌المللى پذيرفته شده براى اصطلاح بيمارى شغلي وجود ندارد ولى به‌طور معمول بيمارى شغلى به آن دسته از ناخوشى‌ها گفته مى‌شود که يا به‌علت شغل و يا در جريان شغل بروز کنند و براى آسان شدن کار مى‌توان به شرح زير گروه‌بندى نمود:
۱. بيمارى‌هاى ناشى از عوامل فيزيکى بيمارى‌زا:
- گرما: افزايش گرماى بدن (هيپرپيرکسي)، ناتوانى به‌علت گرما، سنکوپ، انقباض ماهيچه‌ها، سوختگى و اثرهاى موضعى مانند عرق‌سوز.
- سرما: پاى خندق، سرمازدگي، و يخ‌زدگي.
- نور: کاتاراکت شغلي، نيستاگموس منير (Menier).
- فشار: بيمارى (Caisson)، آمبولى هوائي، ترکيدن ريه.
- سر و صدا: کرى شغلي.
- پرتوتابي: سرطان، لوسمي، کم‌خونى آپلاستيک و پان‌سيتوپنى (کم‌شدن همهٔ انواع گويچه‌هاى خون).
- عوامل مکانيکي: حوادث و زخم‌ها.
- برق‌: سوختگي.
۲. بيمارى‌هاى ناشى از عوامل شيميائى بيمارى‌زا:
- گرد و غبار (پنوموکونيوزيس):
غبارهاى آلى (گياهي)
- الياف نيشکر: باگاسوزيس (Bagssosis)،
- غبار پنبه: بيسينوسيز (Byssinosis)،
- توتون: توباکوزيس،
- غبار يونجه و غلات: ريهٔ کشاورزان،
غبارهاى معدني
- غبار زغال: آنتراکوزيس،
- سيليسيوم: سيليکوزيس،
- آهن: سيدروزيس،
- پنبهٔ نسوز: آزبستوزيس و سرطان ريه.
- گازها: مسموميت به‌علل SO2، Cl، SH2، N2، NH3، CS2، HCN، CO، CO2.
- فلزها و ترکيبات آنها: خطرهاى سمى به‌علت: سرب، جيوه، کادميوم، منگنز، بريليوم، آرسنيک، کروم.
- مواد شيميائي: اسيدها - قلياها و آفت‌کش‌ها.
- حلّال‌ها: کربن بى‌سولفيد، بنزن، ترى‌کلرواتيلن، کلروفرم.
۳. بيمارى‌هاى ناشى از عوامل بيمارى‌زاى زيست‌شناختي:
تب‌مالت، لپتوسپيروز، سياه‌زخم، آکتينوميکوزيس، هيداتيدوز، بيمارى طوطي، کزاز، اورام مغز، عفونت‌هاى قارچى و ...
۴. سرطان‌هاى شغلى (Occupational Cancers):
سرطان پوست، ريه، مثانه.
۵. درماتوزهاى شغلي:
اگزما، درماتيت.
۶. بيمارى‌هاى با منشاء روان‌شناختى:
پرفشارى خون، زخم پپتيک، روان‌نژندى صنعتى.


    با شایع‌ترین بیماری‌های شغلی آشنا شوید

        
     
    دبیر علمی سمینار بازآموزی مدون طب کار گفت: بیماری‌های اسکلتی عضلانی مانند کمردرد، افت شنوایی و بیماری‌های پوستی از شایع‌ترین بیماریهای شغلی محسوب می‌شوند.

    وی افزود: در محیط های کاری با انواع مواجهات از جمله مواجهات شیمیایی، فیزیکی، روحی و روانی و بیولوژیک روبه رو هستیم که هر کدام به نوبه خود می توانند سلامت ما را به خطر بیندازند. در مواجهات شیمیایی ما حلال‌ها را در محیط های کاری داریم و اختلالات ارگونومیک باعث بروز بیماریهای اسکلتی عضلانی می شوند.

    این متخصص طب کار بیماری‌های اسکلتی عضلانی و کمردرد، افت شنوایی و بیماریهای پوستی را از شایع ترین بیماریهای شغلی عنوان و تصریح کرد: وقتی روش درست انجام معاینات را به پزشکان آموزش دهیم این امر باعث می شود که بیماری‌ها را بهتر شناسایی کنیم، این امر گام موثری در ارتقاء سلامت شغلی افراد خواهد بود.

    لبافی نژاد اظهار کرد: بین 150 تا 200 متخصص طب کار در کشور داریم که با آموزشی که به این متخصصان داده می شود و برنامه هایی که از طرف مرکز سلامت محیط کار وزارت بهداشت در جهت ارتقای شغلی ارایه می شود گام موثری در جهت کاهش بیماری های ناشی از شغل و اقدامات درمانی و اصلاحی مناسب خواهد بود.

    وی خاطرنشان کرد: نحوه رویکرد تشخیصی بیماری‌های شغلی، ارزیابی و معاینات بالینی کارگران، بیماری‌های ریوی ناشی از کار، بیماری‌های سیستم بینایی ناشی از کار، اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار در اندام تحتانی و کمر درد، نوبت کاری و اختلالات خواب از محورهای مورد بحث در این زمینه است.

    شایع ترین بیماریهای شغلی در ایران

    اکونیوز: دبیر انجمن علمی طب کار گفت : اختلالات اسکلتی عضلانی ، ضایعات پوستی و بیماری های ریوی شایع ترین بیماری های شغلی در ایران بشمار می روند.

    به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir)،" دکتر محمد بابایی" افزود : کمر درد، درماتیت های پوستی، آسم شغلی و بیماری های ریوی مانند آزبستوزیس و سیلیکوزیس نمونه های شایعی از هر یک از این بیماری ها محسوب می شوند.
    وی افزود: تقریبا همه این بیماری ها که می توانند ناشی از نوع شغل، نامناسب بودن محیط کار یا به علت تهویه نشدن آلاینده هایی در فضای صنعت باشند، قابل پیش گیری هستند و در صورت تشخیص زودهنگام می توان از پیشرفت آنها و رسیدن به مرحله درمان ناپذیر بودن، جلوگیری کرد.
    دکتر بابایی همچنین به کارگران و کسانی که در مراکز صنعتی و کارگاهی مشغول بکارند توصیه کرد؛‌ با پزشکان مستقر در درمانگاه ها یا مدیریت پیشگیری و درمان محل کار خود در گزارش دهی علائم و پی گیری بیماری های خود همکاری کنند و در صورت بروز هرگونه نشانه ای جدید مانند دردهای اندام، علائم پوستی، خستگی مفرط، بی حوصلگی و اختلالات خواب به این نکته فکر کنند که ممکن است با اشتغالشان در ارتباط باشد و برای درمان به موقع آن اقدام کنند.
    جایگاه سلامت شغلی در ایران، نانو ذرات و بیماری های ریوی، آزبستوزو غربالگری و گزارش دهی سیلیکوز در ایران، سرطان های شغلی ریه، موانع تشخیص آسم شغلی، قوانین در طب کار از سخنرانی های روز نخست همایش است که با رویکرد بیماری های شغلی ریه برگزار می شود.
    مباحث علمی روزهای دوم و سوم چهارمین همایش طب کار بیماری های شغلی اسکلتی عضلانی و نقش طب کار در سلامت، ایمنی و محیط خواهد بود.
    طب کار یکی از رشته های تخصصی پزشکی است که وظیفه آن تشخیص، پیشگیری و درمان بیماری های ناشی از کار است.
    متخصصان این رشته می توانند قبل از بروز علائم بیماری در افراد با توجه به شرایط محیطی کارکنان، این بیماری ها را تشخیص دهند و با روش های کنترلی و درمان به موقع از مستقر شدن عوارض کار پیشگیری کنند.
    انتهای پیام//

    بهترین روش جهت طبقه‌بندی بیماریهای شغلی

    بیماریهای شغلی به گروهی از بیماریها اطلاق می‌شودکه به علت کار به وجود آمده و یا به عبارت دیگر منحصراَ بیماریهایی هستند که عامل مولد آنها در محیط کار است.
    تمامی بیماریهای شغلی برخلاف گروهی از بیماریهای غیرشغلی که هنوز عامل مولد آنها تشخیص داده نشده است دارای علت بخصوصی بوده و به آسانی قابل تشخیص هستند.این گروه از بیماریها کمتر از بیماریهای غیرشغلی دیده شده و با توجه به اینکه زاییده کار آدمی هستند امکان پیشگیری از آنها بسیار بیشتر است.

    بهترین روش جهت طبقه‌بندی بیماریهای شغلی توجه به عامل مولد این بیماریها است، لذا با توجه به این امر این گروه از بیماریها را می‌توان به 5 دسته تقسیم کرد:

    1-بیماریهای ناشی از عوامل فیزیکی: از عوامل بوجود آوردنده این دسته از بیماریهای شغلی، حرارت، نور، فشار، سروصدا، ارتعاش، الکتریسیته، اشعه X و مواد رادیواکتیو را می‌توان ذکر کرد.

    2-بیماریهای ناشی از عوامل مکانیکی: استفاده از ابزار و ادوات دستی در بعضی از اشخاص که عادت به اینکار ندارند و همچنین فشارهای مکرر بر روی مفاصل در اثر نحوه انجام کار و یا حرات ظریف تکراری سبب بروز ناراحتی‌هایی می‌شوند که پینه بستن و بورسیت از آنجمله‌ هستند.

    3-بیماریهای ناشی از عوامل بیولوژیکی: اشتغال در بعضی از مشاغل با توجه به شرایط محیط کار و مواد مصرفی یا تولیدی، کارگر را مستقیماً در خطر ابتلا به بیماریهای عفونی خاصی مانند سیاه زخم قرار می‌دهد.

    4-بیماریهای ناشی از عوامل شیمیایی: عوامل شیمیایی مورد استفاده در صنعت سبب به وجود آمدن اکثر بیماریها و مسمومیتهای ناشی از کار هستند، که با توجه به راه دخول به بدن به 3 دسته زیر تقسیم‌بندی می‌شوند.
    1- بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق دستگاه گوارشی هستند. از موادی که از این طریق ممکن است وارد بدن شوند وایجاد ناراحتی کنند ارسنیک و فسفر قابل ذکرند.
    2- بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق دستگاه تنفسی هستند مانند ذرات گرد و غبار، گازها و دود از این طریق جذب می‌شوند.
    3- بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق پوست هستند، مانند جذب تترااتیل سرب، انیلین و فنول.

    5-بیماریهای ناشی از عوامل روانی
    بیماریهای ناشی از عوامل روانی به مواردی نظیر روابط نامطلوب کارگر یا کارمند با همکارانش، با رئیس یا کارفرما، عدم رضایت از شغل و ... است. مانند اختلال در تعادل عصبی و بحرانهای عاطفی و روانی.

    شناخت علت بیماری اولین و مهمترین مرحله در امر پیشگیری از بیماریهای ناشی از کار بوده و برای تشخیص بیماری می‌توان با بررسی علائم کلینیکی و ارزشیابی هرگونه تغییر در سلامت کارگران ضمن انجام معاینات دوره‌ای و یا مراجعه به درمانگاه و همچنین انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی در گروههای کارگری به نتایج مشخص نائل شد.
    با توجه به اینکه در اکثر بیماریهای ناشی از کار ضایعات حاصله غیرقابل برگشت بوده و درمان اساسی برای آنها وجود ندارد، لذا رعایت اصول پیشگیری اهمیت خاصی را دارا هستند. حال به برخی از این اصول اشاره می‌کنیم.

    - جایگزینی: یکی از اساسی‌ترین اصول پیشگیری بوده و منظور عدم استفاده از مواد بیماریزا و جایگزینی آنها با مواد غیر بیماریزا و یا با قدرت بیماریزایی کمتر است که همان خواص صنعتی را دارا باشند.
    - جداسازی: در این اصل منظور حتی‌الامکان جدا کردن کارگر از محوطه آلوده محیط کار به عوامل زیان‌آور و یا رسانیدن تعداد کارگران مجبور به کار در محیطهای آلوده به حداقل است.از این روش برای اولین بار در زمانهای قدیم در معادن ذغالسنگ و یا سایر معادن در مواقع انفجار استفاده می‌کردند. بدین معنی که در موقع انفجار در تونلها تمامی کارگران از محیط کار دور می‌شدند و در حقیقت یک نفر که مجهز به وسایل ایمنی بود مأمور کار شده و بدین ترتیب در صورت بروز سانحه تنها جان یک کارگر در خطر بود.
    - محصور کردن: این اصل معمولاً همزمان با استفاده از تکنیکهای مکانیکی و اتوماتیک درصنعت مورد استفاده قرار گرفت، مانند مخلوط‌ کردن حشره‌کشها.
    - استفاده از تهویه مصنوعی: استفاده از این روش برای جلوگیری از الودگی محیط کار به آلوده‌کننده‌های شیمیایی چون گرد و غبار، بخارات و گازها است که با دور کردن مواد آلوده‌کننده از نقطه تولید با استفاده از سیستمهای مکنده عملی است.
    - تهویه عمومی: مکانیسم این عمل بر پایه رقیق کردن آلوده‌کننده‌های محیط کار با ورود هوای تازه و تمیز از یک نقطه دیگر کارگاه می‌باشد.
    - استفاده از متدهای مرطوب: استفاده از آب برای جلوگیری از پخش گردوغبار در محیطهای کار از قدیم مورد استفاده بوده و مورد نیاز است.
    وسایل حفاظت فردی: استفاده از وسایل حفاظت فردی می‌تواند در اکثر موارد کمک به امر پیشگیری از بیماریها و حوادث ناشی از کار کند.
    - رعایت اصول بهداشت فردی: رعایت این امر به ویژه در پیشگیری از بیماریها و مسمومیتهای ناشی از عواملی که از طریق دستگاه گوارش وارد بدن می‌گردند اهمیت خاصی را دارا می‌باشد.
    - نظافت عمومی کارگاهها: به کاربستن این اصل به دوعلت دارای اهمیت می‌باشد. اولاً امکان آلودگی هوای محیط کار را به آلوده‌کننده‌های مختلف که به علت عدم نظافت در گوشه و کنار کارگاهها جمع شده و به علل مختلف ممکن است در هوای کارگاه پراکنده شوند کم کرده در مقابل تمیزی و نظیف بودن محیط کار سبب رعایت اصول نظافت از طرف کارگران می‌گردد.
    - آموزش مسائل بهداشتی: منظور آشنا کردن کارگر به نحوه انجام صحیح کار، خطرات موجود در محیط کار، نحوه استفاده صحیح از وسایل حفاظت فردی،‌رعایت اصول بهداشت فردی و به طور کلی نحوه پیشگیری از بیماریها و انجام کمکهای اولیه است.
    - کنترل پزشکی: منظور تشخیص زودرس بیماریهای ناشی از کار و اقدام به درمان و پیشگیری به موقع است. این امر با انجام معاینات اولیه و دوره‌ای انجام‌پذیر می‌باشد.
    - اندازه‌گیری عوامل آلوده‌کننده محیط کار: فلسفه این کار اندازه‌گیری و تعیین مقدار عوامل آلوده‌کننده محیط کار و مقایسه آن با استانداردهای بین‌المللی به منظور اطمینان از نحوه کار دستگاههای کنترل آلودگی محیط کار و اقدام به موقع جهت پیشگیری از اثرات سوء عوامل زیان‌آوری است که مقدار آنها در محیطهای کار ممکن است به علت نقص در دستگاههای کنترل و یا به علل دیگر بیش از استانداردهای تعیین شده باشد.
    - وضع قوانین و تدوین آئین‌نامه‌ها: این اصل مهمترین اصل در امر پیشگیری از بیماریهای ناشی از کار بوده و منظور وضع قوانین و تدوین مقررات و آئین‌نامه‌های به ویژه‌ای جهت کاربرد اصول ذکر شده قبل در امر پیشگیری از بیماریهای شغلی می‌باشد.

    فرسودگی شغلی

    فرسودگی شغلی


    فرسودگی شغلی وضعیتی است که به دلیل کار زیاد و طولانی مدت، شخص احساس خستگی شدید و بی رمقی میکند.

    نشانه های فرسودگی شغلی :

    1- فرسودگی جسمی = قدرت کار کردن کم , سردردهای مکرر, تهوع , اختلال در خوابیدن , از دست دادن اشتها
    2- فرسودگی هیجانی = افسردگی , احساس در ماندگی و احساس به دام افتادن در کار و شغل
    3- افسردگی نگرشی = بد گمانی و سوء ضن نسبت به دیگران و همچنین نگرش منفی و حقیر کردن خود یا سایرین .
    4- اینگونه اشخاص احساس پیشرفت کم دارند و فرض می کنند در آینده نیز پیشرفتی نخواهد داشت.

    شاخصهای فرسودگی شغلی :

    1- شاخصهای هیجانی : بی علاقه شدن نسبت به شغل خود , افسردگی , احساس درماندگی و ناتوانی , احساس مورد تأیید و تشویق قرار نگرفتن , احساس جدایی از دیگران و بیگانگی , احساس بی تفاوتی , ملالت و بیزاری
    2- شاخصهای نگرشی : بد بینی , بی اعتمادی نسبت به مدیریت سازمان و محل کار خود , گله مندی و بدگمانی
    3- شاخصهای رفتاری : تخریب پذیر و پرخاشگر بودن , کناره جویی از دیگران , کاهش توانایی برای انجام دادن وظایف شغلی , محدود شدن فعالیت های اجتماعی و افزایش مشکلات با مسئولان , رؤسا و همکاران و خانواده .
    4- شاخصهای روانی : احساس خستگی , ابتلا به دردهای عضلانی , سردرد , اختلال در خوابیدن و اختلال گوارشی و سرما خوردگی های مکرر.
    5- شاخصهای سازمانی : کاهش رسیدگی به خواسته های ارباب رجوع , تنزل ابعاد اخلاقی و معنوی , افزایش تعداد موارد خلافکاری , غیبت از کار , ترک شغل و سوانح و حوادث در کار.

    علل فرسودگی شغلی :

    1- نا آشنا بودن افراد با هدف یا اهداف سازمان یا قابل درک نبودن این اهداف برای آنان.
    2- سیاستهای مدیریت سازمان .
    3- شیوه های مدیریت .
    4- غیر قابل انعطاف بودن بعضی از قوانین و مقررات .
    5- ناسالم بودن شبکه های ارتباطی در سازمان .
    6- عدم مداخله مدیریت سازمان در امور رفاهی , درمانی و تفریحی کارکنان .
    7- عدم بهره گیری از استعداد بالقوه افراد در انجام دادن وظایف شغلی .
    8- مبهم بودن نقش فرد در سازمان.
    9- عدم رضایت شغلی
    10- فقدان امکانات برای رشد و ترقی.
    11- حجم زیاد کار در زمان محدود.
    12- واگذار کردن مسئولیتهای بیش از ظرفیت به افراد.
    13- درگیر شدن در احساس تعارض نقش.
    14- ناهماهنگی در پرداختها.
    15- نا مناسب بودن نظام ارزیابی عملکرد شغلی.
    16- فقدان امکانات آموزشی و ناآشنا بودن افراد با وظایف خود.
    17- عدم بکارگیری روشهای علمی برای آزمایش و انتخاب و واگذاری تصدی مشاغل به افراد غیر واجد شرایط

    شیوه های درمان و پیشگیری :

    1- حمایت مدیر یا سرپرست , همکاران , دوستان و آشنایان
    راهبردهای فردی کنار آمدن مانند تغییر شرایط فیزیکی و روانی کار .
    2-استفاده از برنامه های متنوع برای بهبود وضعیت بدنی مانند ورزش کردن و استفاده از برنامه غذایی مناسب.
    3-روشهای خاص آرامش مانند آموزش نظامدار آرمیدگی یا ریلکس, مراقبه و مانند آن .
    4-روشهای بهتر و اثر بخش تر کار را بیاموزید.
    5-با شرکت در دوره های آموزش مدیریت زمان با شیوه های اثر بخش استفاده از وقت خود آشنا شوید تا با تلاش بیشتر و در زمان کمتر , کار بیشتری انجام دهید.
    6-در صورتیکه همه فنون فوق را بکار گرفتید و اثر بخش نبود به طور موقت یا دائم کار یا شغل خود را تغییر دهید.

    با پیگیری  از اسم شغلی

    الف ) ارتقاء سلامت

    آیا می‌توان براساس ساختمان شیمیایی مواد، قضاوت کرد که عامل خطری برای ایجاد آسم شغلی، محسوب می‌شوند یا خیر؟
    بعضی از خصوصیات مولکولی مواد نشانگر مضر بودن آنها در سلامتی است و امکان دارد همین خصوصیات در رابطه با آسم شغلی نیز مطرح باشند که مقالاتی در این زمینه ارائه شده است و بررسی روی آن، ادامه دارد.
    ارزیابی میزان مواجهه، نیازمند پاسخ به سئوالاتی از قبیل: چه‌کسی؟ چه‌کاری؟ کجا؟ و چگونه؟ دارد و نیازمند آشنایی به مسائلی است که پس از کنار هم گذاردن، مبین شدت و نوع مواجهه خواهند بود.
    یکی از مشکلات بررسی کمی، مواجهه آن است که شناخت مستقیم عوامل مرتبط با خطر رینیت و آسم میسر نمی‌باشد و به‌عنوان مثال وقتی ذرات آرد به‌راحتی در یک نانوایی پخش می‌شوند و نانوا مبتلا به آسم شغلی می‌شود، برای کارفرما درک و باور این مطلب که مادة بی‌خطر و معمولی مانند آرد می‌تواند عامل آسم باشد مشکل است.
    هنگامیکه مواجهه با عامل خاصی به‌عنوان عامل خطر آسم شغلی و رینیت تلقی شود، ارزیابی باید طبق مراحل ذیل انجام شود:

    • با پیگیری و نظارت، مشاغلی که میزان مواجهة زیادی دارند، شناسایی گردند ؛
    • میزان مواجهه هر فرد، معلوم شود و تخمینی از میانگین و محدودة میزان مواجهه به‌دست آید ؛
    • از مکانهایی که دارای میزان مواجهه کمتر هستند نیز نمونه‌های اضافی گرفته شود.

    در صورتیکه بخواهیم به یک دستورالعمل اجرایی و عملی برسیم، سئوال اساسی آن است که در هر شرایطی چه معیارهایی باید رعایت شوند تا میزان خطر را تاحد قابل قبولی تعدیل کنند.
    برای پاسخ به این سئوال نیازمند دانستن اثرات سوء مواد و شرایط و نحوة مواجهه هستیم.
    در موارد خاصی، شواهد خوبی دال‌بر وجود ارتباط بین خطر بروز حساسیت و میزان مواجهه یافت می‌شوند و هر چه میزان بیشتری از مواد استنشاق شوند، میزان بروز حساسیت، بیشتر می‌شود و احتمال تجربه علائم رینیت و یا آسم بیشتر می‌گردد.

    ولی تعیین محدوده و حد میزان مواجهه‌ای که بی‌خطر تلقی شود، مشکل است. حتی ممکن است پس از بروز حساسیت، میزان ماده‌ای که بتواند موجب بروز علائم شود از میزان دفعة اول، کمتر باشد.
    مؤثرترین روش کنترل، اجتناب از مواجهه است که یا باید فرد را به شغل دیگری، مشغول کرد و یا در صورت امکان، مواد دارای ضرر کمتر را در اختیار آنها گذاشت.

    کارهای دیگری نیز شاید مقدور باشد مثلاً شاید بتوان فرمولاسیون آنزیم‌ها را به‌صورت گرانول در آورد که احتمال تولید آئروسل کمتری دارند و یا رطوبت محیط را در جاهایی که سیانوآکریلات به‌کار می‌برند، افزایش داد. زیرا بخار، باعث تبدیل مونومرهای سیانوآکریلات به پلیمر می‌شود و تراکم، باعث ضرر کمتر می‌شود.

    به‌عنوان آخرین خط پیشگیری محافظت فردی در برابر عوامل مضر در جاهایی که مسائل گفته شده امکان پذیر نیست، اهمیت خاصی دارد. مثلاً در جاهایی که رنگهای حاوی دی ایزوسیانات به‌کار می‌برند،محافظت دستگاه تنفسی به‌وسیلة ماسک، دارای اهمیت خاصی است.

    ب) پیشگیری اولیه و تحت نظر قرار دادن (سورویلانس) محیط کار

    شواهد خوبی در دست است که در مورد گروهی از مواد حساس‌کننده دستگاه تنفسی، عواملی مانند سیگار و سابقة آتوپی، احتمال بروز حساسیت را افزایش می‌دهد. آتوپی، در افراد زیادی یافت می‌شود و براساس شواهد تشخیصی، شاید به نسبت ۱ به ۳ در جمعیت وجود داشته باشد.
    افراد آتوپیک، نسبت به آلرژن‌های شایع مانند: مایت موجود در گرد و غبار منازل وگرده‌های گیاهان و علفزار، حساس هستند.
    به نظر می‌رسد که بروز حساسیت شغلی در اثر بعضی از مواد مولد آسم مهم خصوصاً دی‌ایزوسیانات‌ها با آتوپی، ارتباط داشته باشد ولی احتمال بروز حساسیت نسبت به عوامل دیگر مانند آلرژن‌های حیوانات آزمایشگاهی و یا سایر مواد بیولوژیکی دارای مولکولهای درشت در افراد آتوپیک، افزایش می‌یابد. بنابراین وجود ریسک اضافی در موارد آتوپی باید مدنظر قرار گیرد و وجود یا عدم وجود آتوپی، بررسی شود.

    سورویلانس محیط کار، یکی از اجزای اصلی پیشگیری از آسم شغلی در محیط کار است. برنامه‌های سورویلانس که در قالب پیشگیری ثانویه گنجانده می‌شوند به‌دنبال تشخیص زود هنگام بیماران مبتلا به آسم هستند زیرا که در صورت تشخیص زود هنگام موربیدیته و از کار افتادگی با به‌کار بستن مداخلة به هنگام، قابل پیشگیری هستند.
    تشخیص آسم شغلی در محیط کار، از این نظر که امکان دارد کارگران دیگر نیز در معرض خطر قرار داشته باشند و نیازمند تشخیص به موقع و سریع باشند هم دارای اهمیت است.
    رویکرد عمومی برنامه‌های سورویلانس، غربالگری طبی کارگران همکار و پایش میزان مواجهه است. در سورویلانس طبی می‌توان یک پرسشنامه مبتنی بر علائم را به‌صورت سالانه به افراد عرضه کرد و بر بهبود علائم در تعطیلات آخر هفته، تأکید ورزید و به‌علاوه اسپیرومتری دوره‌ای سالانه نیز انجام داد و اسپیرومتری‌ها را با اسپیرومتری پایه که در زمان استخدام کارگر به‌دست آمده است، مقایسه کرد. مرور PEFهای ثبت شده در طی چند هفته نیز می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بروز آسم شغلی هستند، کشف کند. در صورت فراهم بودن امکانات، کارشناسان بهداشت حرفه‌ای می‌توانند از هوای فضای محیط کار، نمونه‌برداری کنند و مطمئن شوند که مسایل خاص مهندسی برای محافظت از کارگران، اعمال شده است.
    مرور و به روز رسانی فهرست موادی که در هر صنعت، مورد استفاده هستند باید به‌صورت دوره‌ای انجام شود تا عوامل احتمالی مولد آسم، شناسایی شوند.
    آزمون خراش پوستی ۱نیز در صنایع پرخطر می‌تواند در غربالگری طبی، گنجانده شود.
    اسپیرومتری Cross – shift می‌تواند کارگرانی را که در اثر کار دچار کاهش حاد FEV۱ شده‌اند کشف کند ولی برای کشف پاسخهای تأخیری که پس از ساعات کاری، احتمال بروز دارد، غیرحساس است.
    از نظر تئوری آزمون چالشی سالانه با متاکولین، مطلوب به نظر می‌رسد ولی انجام آن در جمعیت زیاد تحت مواجهه، عملی نیست.

    پ) پیشگیری ثانویه

    کارگران، نیازمند بیماریابی دقیق و درمان هستند. بیماریابی، معمولاً شامل پایش دو ساعته PEF در زمان کار و غیر آن طی یک دورة سه هفته‌ای است. در تعداد زیادی از کارگران، علائم آسم در صورت قطع مواجهه، باقی می‌مانند.
    عوامل متعددی به‌عنوان مسئول افزایش احتمال باقی ماندن علائم پس از قطع مواجهه، مطرح شده‌اند که به‌طور تقریبی شامل موارد ذیل می‌باشند:

    ۱. نوع عامل، مواد دارای وزن مولکولی کم (مانند دی‌ایزوسیانات و دود ناشی ازکلوفان)، احتمال بیشتری برای توأم بودن با علائم مداوم را دارند ؛
    ۲. فاصله طولانی ما بین بروز علائم و قطع مواجهه ؛
    ۳. شدت افزایش یافته علائم در زمان قطع علائم ؛
    ۴. سابقه قبلی خس‌خس و سیگار کشیدن.

    وقتی نتوان در بازگرداندن کارگر به کار قبلی موفق شد، باید تغییر شغل کارگر را مدنظر داشت. باید با ارزیابی شغل جدید، مطمئن شد که نه تنها مواجهه با مواد حساس‌کننده، وجود ندارد، بلکه عوامل تشدیدکنندة علائم نیز در محیط کار جدید، وجود ندارد.

    http://www.pezeshk.us

    صورتیکه یکی از حالات زیر موجود باشد، رابطه بین علائم آسم و محیط کار، مورد سوء ظن قرار می‌گیرد:

    - علائمی که صرفاً هنگام کار، بروز می‌نمایند.
    - علائمی که در تعطیلات آخر هفته، رفع می‌گردند.
    - علائمی که در هر شیفت کاری به تناوب، تکرار می‌شوند.
    - علائمی که در طی هفتة کاری، مرتباً بر شدت آنها افزوده می‌گردد.
    - علائمی که پس از تغییر محیط کار، رفع می‌گردند.

    آسم شغلی 1 (تعریف و انواع ،پاتو فیزیولوژی وساز وکارهای بروز آسم شغلی،عوامل ایجاد کننده )



    تعریف آسم شغلی و انواع آن

    براساس تعریفی که Bernstein و همکارانش در سال ۱۹۹۳ ارائه کردند، آسم شغلی به نوعی از بیماری اطلاق می‌شود که در اثر مواجهه با وضعیتهای خاص یا عوامل معین مرتبط با محیطهای کاری، محدودیت تغییرپذیر جریان هوا یا افزایش حساسیت مجاری هوایی، وجود داشته باشد ولی این موضوع در خارج از محیط کار، صدق نکند. با در نظر گرفتن این تعریف، ۲ دسته‌بندی کلی برای آسم شغلی، مطرح می‌شود که در ذیل آمده است.

    ۱- آسم شغلی آلرژیک یا آسم شغلی با دورة تأخیری :
    این دسته که به‌طور کلاسیک همان آسم شغلی، نامیده می‌شوند در اثر واکنش ایمونولوژیک و پس از یک دورة تأخیری، ایجاد می‌گردند و در اکثر موارد به‌علت مواجهه شدن با مواد دارای وزن مولکولی زیاد و بعضی از مواد دارای وزن مولکولی کم، بروز می‌نماید که در این واکنش، معمولاً IgE، نقش دارد. البته موادی مانند ایزوسیانات‌ها که باعث آسم شغلی می‌شوند ولی مکانیسم ایمونولوژیک در آنها مشخص نیست و بدون واسطه IgE انجام می‌گردد نیز در این دسته قرار می‌گیرند.

    ۲- نشانگان اختلال کارکردی راه‌های هوایی تحریک‌پذیر یا آسم شغلی ناشی از مواد محرک :
    این دسته معمولاً بدون تأخیر ایجاد می‌گردند و در این حالت، راه‌های هوایی پس از استنشاق حاد مقادیر زیادی از عوامل سمی مانند: دی اکسید گوگرد، اسید سولفوریک، آمونیاک یا دود، دچار تنگی و پاسخ‌دهی بیش از حد می‌شوند. باید توجه داشت: بیمارانی که از پیش دچار آسم و پاسخ دهی بیش از حد راه‌های هوایی بوده و به‌دنبال تماس با عوامل محرک یا فیزیکی مانند ورزش و هوای سرد، دچار اسپاسم نایژه‌ای می‌شوند، در تعریف RADS نمی‌گنجند.
    در صورت مواجهة مجدد با غلظت کم همان ماده، واکنشی بروز نمی‌کند که این امر مبین عدم دخالت واکنش ایمونولوژیک است.
    شایان ذکر است که بعضی از مؤلفین، دسته سومی را نیز تحت عنوان آسم شغلی احتمالاً ناشی از مواد محرک در نظر گرفته‌اند و دورة تأخیری و تحریک این دسته در زمانهایی بروز می‌نماید که فرد با مقادیر اندک و غیرمحرک، تماس داشته باشد.
    برای مثال: فورمالدئید، گلوتارالدئید و کلرامین در استخرهای شنا و محلهای کار آلوده با باکتریها و قارچها.
    نوع دیگری از تنگی تغییرپذیر مجاری هوایی وابسته به کار نیز وجود دارد که در اثر مواجهه شغلی با مواد آلی مانند: پنبه، بذرکتان شاهدانه ، کنف هندی و بعضی از غلات، بروز می‌نماید. بیشتر متخصصین، بیماری راه‌های هوایی ناشی از ذرات آلی را اختلالی شبه آسم می‌خوانند و آن را از آسم حقیقی، مجزا می‌دانند. علل این تمایز را می‌توان در عدم وجود ائوزینوفیلی در راه‌های‌ هوایی، فراوانی کمتر افزایش پاسخ‌دهی راه‌های هوایی، تمایل به بروز برونشیت مزمن جستجو کرد.


    پاتوفیزیولوژی و سازوکاربروز آسم شغلی

    الف) آسم شغلی ایمونولوژیک
    تاکنون بیش از ۲۵۰ عامل که می‌توانند تولید آسم شغلی ایمونولوژیک کنند، شناسایی شده‌اند. ساز و کاری که این مواد می‌توانند تولید حساسیت و آسم نمایند را می‌توان براساس وزن مولکولی آنها تقسیم کرد. مواد دارای وزن مولکولی زیاد (بیش از ۵۰۰۰ دالتون) و بعضی از مواد دارای وزن مولکولی کم (کمتر از۵۰۰۰ دالتون) مانند: نمکهای پلاتین و اسیدآنهیدرید از طریق واکنشهای اختصاصی وابسته به IgE، تولید واکنش می‌کنند.
    ولی استفاده از کلمه ایمونولوژیک، الزاماً به معنای آن نیست که پاسخ سلولی یا وابسته به IgE مطرح باشد. در مواردی که آسم شغلی در اثر ترکیبات با وزن مولکولی کم باشد، اغلب نمی‌توان IgE اختصاصی ماده‌ای که در محیط کار باعث آسم شغلی شده است را یافت و در این خصوص می‌توان از دی‌ایزوسیانیدها و اسید پلیکاتیک (ماده مسئول آسم شغلی در کارگران سرو قرمز) نام برد.
    برخلاف آنکه مواد دارای وزن مولکولی زیاد، می‌توانند مانند یک آنتی‌ژن کامل عمل کنند، مواد دارای وزن مولکولی کم، باید با نوعی پروتئین (اتولوگ یا هترولوگ) پیوند یابند و تولید یک آنتی ژن کامل نمایند. در آسم شغلی با واسطه IgE، مواد محرک استنشاقی به IgEهای اختصاصی در سطح ماست سل‌ها، بازوفیل‌ها و احتمالاً ماکروفاژها، ائوزینوفیل‌ها و پلاکت‌ها می‌چسبند و واکنشهای بین آنتی‌ژن و IgE، منجر به بروز واکنش خواهد شد که در نهایت به فعال شدن سلولهای التهابی، ختم می‌شود. فعال شدن ماست سل‌ها، منجر به انقباض زود هنگام برونش‌ها از طریق آزاد کردن میانجی‌های از قبل آماده شده مانند: هیستامین و لوکترین‌های C۴ ،D۴ ،E۴ و پروستاگلاندین D۲، می‌شود.
    فعال شدن وابسته به IgE ماست سل‌ها، می‌تواند آزاد شدن سیتوکین‌های متعدد و افزایش تولید مولکولهای متعددی منجر شود که تولید واکنشهای التهابی تأخیری می‌کنند.
    ب) آسم شغلی غیر ایمونولوژیک
    ساز و کار این نوع آسم، تا حد زیادی ناشناخته است ولی احتمالاً واکنشهای التهابی موضعی در راه‌های هوایی، مسئول این مسئله است. اینگونه تصور می‌شود که صدمه به سلولهای اپیتلیال از طریق فعال‌شدن مستقیم غیرآدرنرژیک و غیرکولینرژیک و از طریق رفلکس‌های آکسونی است که باعث التهاب نوروژنیک می‌شود. فعال‌شدن غیراختصاصی ماکروفاژ و تخلیه گرانول‌های ماست سل‌ها نیز ممکن است ایجاد شود. در اکثر موارد با گذر زمان، آسم ناشی از مواد محرک، بهبود می‌یابد ولی هر چقدر صدمه اولیه شدیدتر باشد، احتمال برگشتن به حالت اول، کمتر است. امکان دارد پس از یک بار استنشاق مواد دارای غلظت زیاد و یا استنشاق چند باره مواد محرک با غلظتهای کم، در راه‌های هوایی، پدیده Remodeling به وجود ‌آید؛ یعنی کلاژن تیپ III در زیر غشای پایه، رسوب کند و در این صورت، بهبودی کامل، حاصل نمی‌شود.
    پ) آسم ناشی از داروها
    آسم ناشی از حشره‌کشهای آلی فسفردار و مهار کننده‌های کولین استراز از جمله موارد آسم دارویی است. این عوامل، اثر خود را با مهار تخریب استیل کولین و سپس تجمع آنها در شکافهای سیناپسی، اعمال می‌کنند. همچنین انقباض نایژه به‌دنبال استنشاق آندوتوکسین در کارگرانی دیده می‌شود که با ذرات چوب یا بسته‌بندی فرآورده‌های گوشتی، سر و کار دارند.

    عوامل ایجاد‌کننده آسم شغلی

    حساسیت‌زاهای طبیعی

    حساسیت‌زاهای موجود در آرد، سبب ایجاد آسم نانوایان (baker’s asthma) می‌شود، در کارگران مبتلا به این نوع آسم، سطح سرمی IgE اختصاصی برای پروتئین غلات، هاگ قارچها و آنزیمهای موجود در آرد بالاست. مشخص شده است که IgE اختصاصی هم در برابر جزء آلبومین محلول در آب و هم در برابر جزء گلوتنی نامحلول در آب (گلوبولین، گلیادین و گلوتنین)، ایجاد می‌شود. جو، جو دوسر، برنج و ذرت از دیگر غلات حساسیت‌زای احتمالی هستند. در بعضی از کارگران با آزمونهای استنشاقی، مشخص شده است که عامل بروز آسم نانوایان، آلوده شدن آرد به هاگ آسپرژیلوس و آلترناریا بوده است. افزون بر آلفا آمیلاز، اخیراً آنزیم دیگری از آسپرژیلوس به‌نام گلوکوآمیلاز را نیز در پیدایش آسم نانوایان، مؤثر دانسته‌اند. دوره نهفته، ممکن است از چند ماه تا چند سال، متغیر باشد و تقریباً همیشه پیش درآمد نشانه‌های آسم، بروز نشانه‌ها در بینی و آلرژی چشم است.
    در کارگران علامت‌دار، آزمون پوستی مثبت به حساسیت‌زاهای موجود در هوا، بسیار شایع است و همچنین در کارگر مبتلا به پاسخ غیراختصاصی راه‌های هوایی به متاکولین، ممکن است پس از تماس با آرد غلات، حساسیت نایژه مشاهده شود. آنزیمهایی که برای تخمیر به آرد افزوده می‌شوند نیز می‌توانند از علل بروز آسم نانوایان باشند.
    آنزیمها از علل شایع آسم شغلی در صنایع مختلف هستند. در صنایع مواد پاک‌کننده، کارگران آتوپیک در معرض خطر بروز حساسیت تنفسی با آنزیمهای باسیلوس سوبتیلی و آسپرژیلوس قرار دارند.
    نشانه‌های آلرژی چشمی یا بینی، اغلب با آغاز آسم همراه هستند. در این کارگران آزمون پوستی با عوامل آلفا آمیلاز یا آکالاز حسـاسیت بیـشتری ازELISA,RASTُ, برای IgE اختصاصی دارد.
    پوشش‌دار کردن آنزیمهای موجود در پاک کننده‌ها از بروز آسم شغلی در کارگران جدید، کاسته است.
    آلرژی به حیوانات آزمایشگاهی به شکل التهاب بینی یا آسم شغلی در افرادی دیده می‌شود که در مراکز پژوهشی با حیواناتی از قبیل موش، موش صحرایی، خوکچه هندی و خرگوش سر و کار دارند. شیوع آلرژی تنفسی، ممکن است بسیار زیاد و در حدود ۳۰ درصد باشد. ولی شیوع آسم شغلی، کمتر و حدود ۸ تا ۱۲ درصد است. عوامل حساسیت‌زا شامل پروتئین‌های موجود در پوست، ادرار، بزاق یا موی آنهاست. کارگران آتوپیک، بیشتر در معرض خطر ابتلاء به این نـوع آسم هستند. همچنین آسم آلرژیک، در مورد افرادی که با حساسیت‌زاهای شوره میمون در آزمایشگاه تماس دارند نیز گزارش شده است.
    ‌استنشاق پروتئینهای تخم‌مرغ در کارگران صنایع غذایی و نانوایان، می‌تواند سبب ایجاد آسم شغلی شود؛ آزمون پوستی با بخش پروتئینی سفیده تخم‌مرغ (کونالبومین، اووآلبومین و اووموکئید) در شناسایی کارگران حساس، بیش از عصارة تخم‌مرغ اهمیت دارد.
    شیوع آسم در کارگرانی که در اتاقهای انتقال تخم‌مرغ و شکستن آن، کار می‌کنند و در معرض پروتئینهای افشانکی شده هستند،۱۰ تا ۱۲ درصد است؛ درحالیکه شیوع آسم در کارگرانی که در معرض پودر خشک تخم‌مرغ قرار دارند، ۵ درصد است. استنشاق بوی موادی مانند: سیر، پیاز، دارچین نیز می‌تواند سبب آسم شغلی با واسطه IgE گردد. چنین کارگرانی ممکن است حتی پس از مصرف خوراکی سیر نیز دچار آنافیلاکسی شوند. کارگرانی که در جریان حمل و نقل و جابجایی در تماس با گرد و غبار ناشی از ذرات دانه‌های کوچک، قهوه، سویا و کاکائو تماس پیدا می‌کنند، ممکن است دچار آسم با واسطه IgE شوند. مصرف سیگار و سابقه آتوپی، خطر حساسیت به حساسیت‌زاهای دانه قهوه را افزایش می‌دهد. حساسیت به ماهی و سخت‌پوستان (خرچنگ، صدف و میگو) در کارگران شیلات و صنایع غذایی، گزارش شده است.
    فضولات حشرات حاوی گلیکو پروتئینهایی به‌صورت حساسیت‌زاهای بسیار قوی هستند و می‌توانند کارگران را حساس کنند. آسم در کارگرانی که در تهیة طعمه کار می‌کنند و در معرض پوست‌اندازی لارو حشره‌ای به‌نام Tenebrio Molitor قرار دارند نیز دیده می‌شود. در این افراد، واکنش پوستی، افزایش IgE اختصاصی و آزمون تحریک نایژه نسبت به عصاره پیکر این حشره، دیده می‌شود.
    حساسیت به لاروبید یا کرم والکس (گالریا ملونیا) نیز در افرادی که در جابجایی و حمل و نقل طعمه کار می‌کنند، توصیف شده است. در افرادی که در آزمایشگاه‌ها با ملخ یا سوسک، سر و کار دارند نیز ممکن است التهاب بینی یا آسم شغلی ناشی از حشرات، ایجاد شود. مزرعه‌داران و کارگرانی که با حبوبات سر و کار دارند، ممکن است دچار آسم شغلی ناشی از گونه‌های مختلف هیره (mite) انبار حبوبات شوند. هیره‌هایی مانند: لپیدوگلیفوس دستروکتور، آکاروس سیرو و تیروفاگوس پوتسسنیته شایع‌ترین گونه‌های هیره‌های انبار حبوبات هستند. هیره طیور که به‌طور گسترده در مرغداریها، یافت می‌شود، سبب ایجاد آسم شغلی در مرغداران می‌شود.
    صمغ گوار در قالیبافان، صمغ عربی در کارگران صنایع چاپ، صمغ کارایا یا تراگاگانت (کتیرا) در آرایشگران نیز از جمله علل آسم شغلی ذکر شده‌اند.
    لاتکس طبیعی که از درخت لاستیک۹ (درخت کائوچو) به‌دست می‌آید، در تهیه دستکشهای استریل و غیر استریل به‌کار می‌رود و روزانه میلیونها کارگر، با آن سر و کار دارند. کارکنان بهداشتی و کارگران صنایع ساخت دستکشهای لاتکس و حتی کارگرانی که در ساخت عروسکهای لاتکس کار می‌کنند، در معرض خطر بروز آلرژی پوستی و تنفسی هستند. حساسیت‌زاهایی با وزن مولکولی مختلف شناسایی شده‌اند.
    احتمال استنشاق مواد حساسیت‌زای موجود در پروتئینهای لاتکس درصورت اسـتفاده از دستکشهای پودر زده، بیشتر می‌شود زیرا پروتئینهای حساسیت‌‌زا که جذب پودر شده‌اند در حین تعویض دستکش به آسانی در هوا، پراکنده می‌شوند.
    شیوع آلرژی پوستی به مواد حساسیت‌زای موجود در اینگونه دستکشها‌، در حدود ۳ تا ۱۰ درصد است.
    کهیر تماسی یکی دیگر از تظاهرات شایع آلرژی به لاتکس است. تخمین زده می‌شود که در ۶/۲% کارکنان بهداشتی که با لاتکس تماس دارند، آسم شغلی بروز نماید. شیوع حساسیت پوستی در افراد آتوپیک، بیشتر است. این کارگران به‌علت واکنش متقابل لاتکس با مواد حساسیت‌زای غذایی، ممکن است دچار واکنش‌های غذایی نسبت به کیوی، شاه بلوط، آدوکارو و موز، شوند.
    استفاده از دستکشهای غیرلاتکس یا لاتکس فاقد پودر، سبب کاهش آسم ناشی از مواد حساسیت‌زای لاتکس می‌گردد. آزمون پوست به عصاره دستکش لاتکس یا عصارة تجاری لاتکس خام، در تأئید حساسیت، کمک می‌نماید.
    چنانچه کارگرانی سابقه واکنش آسمی شدید یا آنافیلاکسی داشته باشند، آزمون پوستی باید با احتیاط انجام شود و سنجش سرم شناختی IgE اختصاصی لاتکس در چنین مواردی، برتری دارد. اخیراً وجود ارتباط بین قطر برجستگی محل آزمون پوستی و شدت نشانه‌های ناشی از لاتکس، گزارش شده است.

    مواد با وزن مولکولی کم

    دی ایزوسیانات‌ها
    دی ایزوسیانات‌ها، ترکیبات شیمیایی بسیار فعالی هستند که به آسانی با دیگر ترکیبات، پلیمر می‌شوند و پلی‌اورتان‌ها، عایق‌ها و کفپوش‌ها، چسب‌ها و فیبرلاستیکی را تشکیل می‌دهند.
    معروف‌ترین دی‌ایزوسیانات‌ها عبارتند از: دو ایزومر تی دی آی( 2و ۴ تولوئن‌ دی‌ایزوسیانات و ۲ و ۶ تولوئن دی‌ایزوسیانات)‌، متیل‌دی‌ایزوسیانات، هگزامتیلن دی‌ایزوسیانات و نفتالین دی‌ایزوسیانات.
    کارگرانی که با این ترکیبات تماس قابل توجهی دارند شامل: مبل‌سازان، نقاشانی که از افشانه‌ها استفاده می‌کنند، پلاستیک‌سازان، کارگران ریخته‌گری و بسته‌بندی‌های فوری هستند.
    دی‌ایزوسیانات‌ها، شایع‌ترین مواد شیمیایی عامل آسم شغلی هستند. آسم ناشی از منومر دی‌ایزوسیانات و TDI فرار در ۵ درصد افرادی که در تماس با این مواد قرار می‌گیرند، ایجاد می‌شود. شیوع آسم شغلی در نقاشانی که با افشانه کار می‌کنند، حدود ۱۲% است. شیوع آسم ناشی از ترکیباتی مانند MDI که کمتر فرار هستند، کمتر است (۱ درصد). حساسیت تنها در تعداد کمی از کارگرانی که در معرض دی‌ایزوسیانات هستند، دیده می‌شود و نیز حساسیت به دنبال یک دورة نهفته، بروز می‌کند، بنابراین دخالت ساز و کارهای ایمونولوژیک، مطرح است.

    رزین‌های اپوکسی
    این رزین‌ها، کاربرد گسترده‌ای دارند و در صنایع لاستیک، چاپ، جوهر، چسب و کفپوش‌ها به‌کار می‌روند. تماس با شکل بخاری یا پودری این مواد، امکان‌پذیر است. اسید انیدریدها آثار تحریکی شدیدی روی چشم، پوست و دستگاه تنفسی دارند بنابراین افتراق نشانه‌های تحریکی از آلرژیک، دشوار است.
    حد مجاز تماس با فتالیک انیدرید در حدود ۶ میلیگرم در هر متر مکعب، تعیین شده است ولی در مقادیر کمتر از این حد، احتمال بروز واکنش با واسطه IgE وجود دارد. شیوع آلرژی‌های ناشی از تماس با اسیدانیدریدها نامشخص است و ممکن است به نوع کار و نوع اسیدانیدرید، بستگی داشته باشد؛ به‌عنوان مثال در کارگرانی که با هگزاهیدروفتالیک اسید تماس دارند، IgE اختصاصی در۴۶ درصد موارد دیده می‌شود، در حالیکه در حدود ۲۰ درصد کارگران در اثر تماس با TMA، دچار حساسیت تنفسی می‌شوند.
    آزمون پوستی خراش با ترکیبات اسیدانیدرید – آلبومین سرم انسانی از حساسیت خوبی برخوردار است. احتمال دارد که اسیدانیدریدها درصورت استنشاق با پروتئین‌های دستگاه تنفسی، پیوند یابند. ممکن است ساعاتی پس از مواجهه نوعی سندرم تنفسی تأخیری با نشانه‌هایی مشابه آنفولانزا و سرفه ایجاد شود.
    مواجهه با غلظت بالای TMA، ممکن است باعث خونریزی ریوی و کم‌خونی همولیتیک گردد. ویژگی مشترک ترکیبات اسید انیدریدی، توانایی ایجاد حساسیت تنفسی با واسطه IgE است. این حساسیت نیز مانند دیگر حساسیتها در برابر عوامل حساسیت‌زا، ممکن است زودرس یا تأخیری باشد. شدت تأخیر به غلظت عامل حساسیت‌زا در زمان مواجهه، بستگی دارد.پس از قطع تماس با اسید انیدریدها، IgE اختصاصی به‌میزان یک نیمه عمر در سال، کاهش می‌یابد ولی حساسیت پوستی ممکن است زیاد باقی بماند.

    ترکیبات فلزی
    آسم شغلی در تماس با نمک فلزات سنگین مانند نیکل، کروم و وانادیوم گزارش شده است. آسم شغلی ناشی از فلزات ممکن است با IgE اختصاصی در برابر آمیخته این فلزات با آلبومین سرم انسان باشد. ساز و کارهای ایمونولوژیک در آسم ناشی از وانادیوم، اثبات نشده است.

    ذرات چوب و کلوفان
    بسیاری از موارد آسم شغلی ناشی از گرد و غبار چوب درختانی مانند: بلوط، آبنوس، سرو، راش، شمشاد، افرا، سرو قرمز غربی و شرقی است. در این میان، آسم کارگرانی که با سرو قرمز سر و کار دارند، بیش از همه مورد بررسی قرار گرفته است مطالعات آینده‌نگر نشان داده است. که ۵ درصد کارگران کارگاه اره‌کشی که با سرو قرمز غربی، سر و کار دارند، دچار آسم می‌شوند؛ به نظر می‌رسد که پلیکاتیک اسید، عامل این نوع آسم باشد. کلوفان از صمغ درخت کاج به‌دست می‌آید. کارگرانی که در صنایع لحیم‌کاری کار می‌کنند، در معرض تماس با بخار متصاعد شده از جریان لحیم‌کاری قرار می‌گیرند و ممکن است دچار آسم شوند. اسید آبیه‌تیک و اسید پیماریک و دی‌هیدروآبیه‌تیک مواد مسئول در آسم ناشی از کلوفان هستند. شیوع این نوع آسم برحسب میزان تماس، بین ۴ تا ۲۰ درصد است.

    ترکیبات متفرقه
    مواد متعددی از قبیل:فرم آلدئید در عایق‌سازی، مواد مورد استفاده در کارخانه‌های کبریت‌سازی، لاستیک‌سازی، آزمایشگاه‌ها و بیمارستانها در بروز آسم شغلی، مطرح شده‌اند

    بیماریهای شغلی

    بیماریهای شغلی به گروهی از بیماریها اطلاق می‌شودکه به علت کار به وجود آمده و یا به عبارت دیگر منحصراَ بیماریهایی هستند که عامل مولد آنها در محیط کار است.
    تمامی بیماریهای شغلی برخلاف گروهی از بیماریهای غیرشغلی که هنوز عامل مولد آنها تشخیص داده نشده است دارای علت بخصوصی بوده و به آسانی قابل تشخیص هستند.این گروه از بیماریها کمتر از بیماریهای غیرشغلی دیده شده و با توجه به اینکه زاییده کار آدمی هستند امکان پیشگیری از آنها بسیار بیشتر است.

    بهترین روش جهت طبقه‌بندی بیماریهای شغلی توجه به عامل مولد این بیماریها است، لذا با توجه به این امر این گروه از بیماریها را می‌توان به 5 دسته تقسیم کرد:

    1-بیماریهای ناشی از عوامل فیزیکی: از عوامل بوجود آوردنده این دسته از بیماریهای شغلی، حرارت، نور، فشار، سروصدا، ارتعاش، الکتریسیته، اشعه X و مواد رادیواکتیو را می‌توان ذکر کرد.

    2-بیماریهای ناشی از عوامل مکانیکی: استفاده از ابزار و ادوات دستی در بعضی از اشخاص که عادت به اینکار ندارند و همچنین فشارهای مکرر بر روی مفاصل در اثر نحوه انجام کار و یا حرات ظریف تکراری سبب بروز ناراحتی‌هایی می‌شوند که پینه بستن و بورسیت از آنجمله‌ هستند.

    3-بیماریهای ناشی از عوامل بیولوژیکی: اشتغال در بعضی از مشاغل با توجه به شرایط محیط کار و مواد مصرفی یا تولیدی، کارگر را مستقیماً در خطر ابتلا به بیماریهای عفونی خاصی مانند سیاه زخم قرار می‌دهد.

    4-بیماریهای ناشی از عوامل شیمیایی: عوامل شیمیایی مورد استفاده در صنعت سبب به وجود آمدن اکثر بیماریها و مسمومیتهای ناشی از کار هستند، که با توجه به راه دخول به بدن به 3 دسته زیر تقسیم‌بندی می‌شوند.
    1- بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق دستگاه گوارشی هستند. از موادی که از این طریق ممکن است وارد بدن شوند وایجاد ناراحتی کنند ارسنیک و فسفر قابل ذکرند.
    2- بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق دستگاه تنفسی هستند مانند ذرات گرد و غبار، گازها و دود از این طریق جذب می‌شوند.
    3- بیماریها و مسمومیتهایی که ناشی از جذب مواد از طریق پوست هستند، مانند جذب تترااتیل سرب، انیلین و فنول.

    5-بیماریهای ناشی از عوامل روانی
    بیماریهای ناشی از عوامل روانی به مواردی نظیر روابط نامطلوب کارگر یا کارمند با همکارانش، با رئیس یا کارفرما، عدم رضایت از شغل و ... است. مانند اختلال در تعادل عصبی و بحرانهای عاطفی و روانی.

    شناخت علت بیماری اولین و مهمترین مرحله در امر پیشگیری از بیماریهای ناشی از کار بوده و برای تشخیص بیماری می‌توان با بررسی علائم کلینیکی و ارزشیابی هرگونه تغییر در سلامت کارگران ضمن انجام معاینات دوره‌ای و یا مراجعه به درمانگاه و همچنین انجام مطالعات اپیدمیولوژیکی در گروههای کارگری به نتایج مشخص نائل شد.
    با توجه به اینکه در اکثر بیماریهای ناشی از کار ضایعات حاصله غیرقابل برگشت بوده و درمان اساسی برای آنها وجود ندارد، لذا رعایت اصول پیشگیری اهمیت خاصی را دارا هستند. حال به برخی از این اصول اشاره می‌کنیم.

    - جایگزینی: یکی از اساسی‌ترین اصول پیشگیری بوده و منظور عدم استفاده از مواد بیماریزا و جایگزینی آنها با مواد غیر بیماریزا و یا با قدرت بیماریزایی کمتر است که همان خواص صنعتی را دارا باشند.
    - جداسازی: در این اصل منظور حتی‌الامکان جدا کردن کارگر از محوطه آلوده محیط کار به عوامل زیان‌آور و یا رسانیدن تعداد کارگران مجبور به کار در محیطهای آلوده به حداقل است.از این روش برای اولین بار در زمانهای قدیم در معادن ذغالسنگ و یا سایر معادن در مواقع انفجار استفاده می‌کردند. بدین معنی که در موقع انفجار در تونلها تمامی کارگران از محیط کار دور می‌شدند و در حقیقت یک نفر که مجهز به وسایل ایمنی بود مأمور کار شده و بدین ترتیب در صورت بروز سانحه تنها جان یک کارگر در خطر بود.
    - محصور کردن: این اصل معمولاً همزمان با استفاده از تکنیکهای مکانیکی و اتوماتیک درصنعت مورد استفاده قرار گرفت، مانند مخلوط‌ کردن حشره‌کشها.
    - استفاده از تهویه مصنوعی: استفاده از این روش برای جلوگیری از الودگی محیط کار به آلوده‌کننده‌های شیمیایی چون گرد و غبار، بخارات و گازها است که با دور کردن مواد آلوده‌کننده از نقطه تولید با استفاده از سیستمهای مکنده عملی است.
    - تهویه عمومی: مکانیسم این عمل بر پایه رقیق کردن آلوده‌کننده‌های محیط کار با ورود هوای تازه و تمیز از یک نقطه دیگر کارگاه می‌باشد.
    - استفاده از متدهای مرطوب: استفاده از آب برای جلوگیری از پخش گردوغبار در محیطهای کار از قدیم مورد استفاده بوده و مورد نیاز است.
    وسایل حفاظت فردی: استفاده از وسایل حفاظت فردی می‌تواند در اکثر موارد کمک به امر پیشگیری از بیماریها و حوادث ناشی از کار کند.
    - رعایت اصول بهداشت فردی: رعایت این امر به ویژه در پیشگیری از بیماریها و مسمومیتهای ناشی از عواملی که از طریق دستگاه گوارش وارد بدن می‌گردند اهمیت خاصی را دارا می‌باشد.
    - نظافت عمومی کارگاهها: به کاربستن این اصل به دوعلت دارای اهمیت می‌باشد. اولاً امکان آلودگی هوای محیط کار را به آلوده‌کننده‌های مختلف که به علت عدم نظافت در گوشه و کنار کارگاهها جمع شده و به علل مختلف ممکن است در هوای کارگاه پراکنده شوند کم کرده در مقابل تمیزی و نظیف بودن محیط کار سبب رعایت اصول نظافت از طرف کارگران می‌گردد.
    - آموزش مسائل بهداشتی: منظور آشنا کردن کارگر به نحوه انجام صحیح کار، خطرات موجود در محیط کار، نحوه استفاده صحیح از وسایل حفاظت فردی،‌رعایت اصول بهداشت فردی و به طور کلی نحوه پیشگیری از بیماریها و انجام کمکهای اولیه است.
    - کنترل پزشکی: منظور تشخیص زودرس بیماریهای ناشی از کار و اقدام به درمان و پیشگیری به موقع است. این امر با انجام معاینات اولیه و دوره‌ای انجام‌پذیر می‌باشد.
    - اندازه‌گیری عوامل آلوده‌کننده محیط کار: فلسفه این کار اندازه‌گیری و تعیین مقدار عوامل آلوده‌کننده محیط کار و مقایسه آن با استانداردهای بین‌المللی به منظور اطمینان از نحوه کار دستگاههای کنترل آلودگی محیط کار و اقدام به موقع جهت پیشگیری از اثرات سوء عوامل زیان‌آوری است که مقدار آنها در محیطهای کار ممکن است به علت نقص در دستگاههای کنترل و یا به علل دیگر بیش از استانداردهای تعیین شده باشد.
    - وضع قوانین و تدوین آئین‌نامه‌ها: این اصل مهمترین اصل در امر پیشگیری از بیماریهای ناشی از کار بوده و منظور وضع قوانین و تدوین مقررات و آئین‌نامه‌های به ویژه‌ای جهت کاربرد اصول ذکر شده قبل در امر پیشگیری از بیماریهای شغلی می‌باشد.

    علل بیماری‌های پوستی ناشی از کار:

    همانطور که می‌دانیم بیماری ناشی از کار بیماری است که به علت اشتغال به یک کار و تحت تأثیر شرایط موجود در آن کار ایجاد می‌شود و این نوع بیماری در اثر عوامل مختلفی حادث می‌گردد. به کار بردن مواد شیمیایی متنوع و متعدد در دنیای کار و صنعت از یک طرف و در محیط خانه و زندگی از طرف دیگر باعث به وجود آمدن عوارض پوستی گوناگون گردیده است.

    علل بیماری‌های پوستی ناشی از کار را در دو گروه اصلی و مستعدکننده تقسیم کرده‌اند:

    الف- علل اصلی:

    1-       عوامل فیزیکی

    2-       عوامل شیمیایی

    3-       عوامل مکانیکی

    4-       عوامل بیولوژیکی

    5-       عوامل نباتی

     ب- عوامل مستعدکننده:

    عوامل مستعدکننده در بروز بیماری‌های پوستی ناشی از کار عبارتند از:

    1-       نژاد

    2-       سن

    3-       جنس

    4-       آلرژی

    5-       فصل

    6-       تعریق

    7-       رژیم غذایی

    8-       وجود بیماری‌های پوستی

    9-       نظافت

    علل اصلی:

    1- عوامل فیزیکی:

    از عوامل فیزیکی می‌توان به گرما و سرما و اشعه خورشید و تشعشعات حاصل از مواد رادیواکتیو اشاره کرد.

    2- عوامل شیمیایی:

    یکی از مهمترین علل اصلی به وجود آورنده بیماری‌های پوستی بوده و با توجه به نحوه تأثیر به دو دسته تقسیم می‌شود:

    الف- مواد تحریک کننده اولیه

    ب- حساس کننده‌ها

    3- عوامل مکانیکی

    فشار و اصطکاک ابزارآلات بر روی دست یا قسمت‌های دیگر بدن باعث به وجود آمدن پینه می‌شود که بعدها نیز ممکن است عفونتی شود.

    4- عوامل بیولوژیکی:

    عوامل بیولوژیکی مانند باکتریایی و ویروسی و قارچی و پارازیتی ممکن است علل اصلی و یا تحریک کننده بیماری‌های پوستی ناشی از کار باشند.

    5- عوامل نباتی:

    اکثر گیاهان و چوب که سبب ایجاد ناراحتی پوستی می‌گردند از گروه حساس کننده‌ها می‌باشند. این گیاهان سبب درماتیت می‌شوند.

    علل مستعدکننده‌ها:

    1- نژاد:

    نتایج حاصل از مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که حساسیت نژادهای مختلف در مقابل مواد تحریک‌کننده یکسان نمی‌باشد.

    2- سن:

    کارگران جوان با مقایسه کار کم در مقایسه با کارگران مسن و با سابقه بیشتر به بیماری‌های پوستی مبتلا می‌گردند.

    3- جنس:

    بیماری‌های پوستی ناشی از کار در کارگران زن کمتر از کارگران مرد می‌باشد.

    4- آلرژی:

    عوارض پوستی آلرژیک ناشی از کار غالباً به صورت اگزمایی ناشی از حساسیت‌ها با علایمی چون خارش و اریتم تظاهر می‌کند.

    5- فصل:

    نور آب و هوای گرم امکان ابتلا به بیماری‌های پوستی در محیط‌های کار را بیشتر می‌کند.

    6- تعریق:

    تعریق بیش از حد سبب نرم‌شدن پوست و آسیب‌پذیر شدن آن در مقابل تحریک‌کننده‌ها می‌شود.

    7- رژیم غذایی:

    رژیم غذایی کارگر بر میزان عرق تأثیر داشته و از این طریق یک فاکتور مستعدکننده در بروز بیماری‌های پوستی ناشی از کار می‌باشد.

    8- نظافت:

    انتقال مواد شیمیایی محیط کار از طریق لباس کار به محیط‌ خانه می‌تواند زمینه ابتلای اعضای خانواده را نیز به بیماری‌های پوستی فراهم کند.

    انواع بیماری‌های پوستی ناشی از کار

    1-       درماتیت حاد اگزماتوئید

    2-       درماتیت مزمن شقاقی اگزماتوئید

    3-       ضایعاتی شبیه آکنه و فولیکولیت

    4-       پرولیفیراسیورن اپیدرم

    5-       تغییرات پیگمانتی

    6-       زخم‌ها

    طبقه‌بندی بیماری‌های پوستی ناشی از کار

    بیماری‌های پوستی را در 5 گروه دسته‌بندی می‌کنند:

    الف- درماتوزهای شغلی غیراگزمایی ناشی از مواد شیمیایی:

    1- سوختگی شیمیایی:

    به دلیل تماس پوست افراد با مواد شیمیایی که کمتر از 3 و بیشتر از 10 دارند ایجاد می‌شود.

    2- زخم‌های پوستی پیرونو:

    در افراد شاغل در معادن نمک دیده می‌شود.

    3- ضایعات ناخن‌ها:

    در افرادی که در صنایع سیمان کار می‌کنند دیده می‌شود.

    4- اختلالات پوست:

    در افرادی که در تصعید رزین‌های پلاستیک کار می‌کنند بروز می‌کند.

    5- فولیکولیت‌ها و آکندها:

    این نوع بیماری‌ها در کارگران صنایع فلزی و مکانیک‌ها که با انواع روغن‌ها و چربی و گریس در تماسند دیده می‌شود.

    6- سرطان پوستی ناشی از عوامل شیمیایی

    این نوع سرطان به دو گروه تقسیم می‌شوند:

    الف- سرطان ناشی از قیر- قطران و مواد محتوی هیدروکربن‌های اشباع شده:

    در کارگرانی دیده می‌شود که در تهیه گلوله‌های زغال‌سنگ کار می‌کنند.

    ب- سرطان ناشی از آرسنیک:

    بیشتر در کشاورزان و افرادی که در ساخت حشره‌کش‌ها هستند دیده می‌شود.

    ب- درمیت‌های اگزمایی شکل با منشاء شیمیایی:

    1- درمیت‌های متمرکز در دست‌ها و ساعدها

    2- درماتیت‌های فتشه به سایر قسمت‌های بدن

    ج- کهیرهای شغلی:

    عکس‌العملی است که بدن در مقابل عوامل مختلف از خود نشان می‌دهد و یک ضایعه کوتاه مدت است.

    1- کهیرهای ناشی از عوامل فیزیکی:

    کهیرهای ناشی از گرما و سرما و فشار ناشی از گرفتن ابزار در دست.

    2- کهیرهای ناشی از تولیدات حیوانی و محصولات نباتی:

    در کارگرانی دیده می‌شود که با پشه و موی حیوانات در تماسند.

    3- کهیرهای ناشی از تماس با عوامل شیمیایی:

    مانند: کلرافین و فرمل و آنتی‌بیوتیک و پرسولفات آمونیوم و...

    د- درماتوزهای شغلی ناشی از عوامل فیزیکی:

    1- تروماتیسم مکانیکی:

    بیشتر به شکل حوادث ناشی از کارند و باعث زخم‌ها و خراشیدگی‌هایی می‌شوند.

    2- درماتیت‌های ناشی از تأثیر موضعی اشعه مادون قرمز:

    در کارگرهای شیشه‌سازی و ذوب فلز اتو آهنگری دیده می‌شود.

    3- کار در سرما:

    ژلور- و- آنژلور- دو نوع عارضه‌ای است که کسانی که در سرما کار می‌کنند به این عوارض مبتلا می‌شوند.

    4- اشعه ماوراء بنفش:

    قرار گرفتن در معرض این اشعه به مدت طولانی و مکرر سبب بروز ضایعاتی در منطقه سطحی در مردم می‌شود.

    5- تشعشعات یونیزان:

    رادیولوژیت‌ها و کارکنان نیروگاه‌های اتمی با این تشعشعات در تماسند.

    ح- درماتوزهای شغلی ناشی از عوامل جاندار یا حیوانی:

    1- درمانوزهای شغلی ناشی از ویروس‌ها:

    افرادی که در کشتارگاه‌ها و قصابی‌ها کار می‌کنند.

    2- درماتوزهای شغلی ناشی از باکتری‌ها:

    در پرستاران و سایر کسانی که در مراکز درمانی کار می‌کنند.

    3- عوارض قارچی پوست:

    در معدنچی‌ها و کارگران ساختمانی و جاده‌سازی و ذوب فلزات به وجود می‌آید.

    4- درماتوزهای با منشاء پارازیتی یا انگلی:

    یکی از این درماتوزها چرب است و در محیط‌های درمانی دیده می‌شود. همچنین درماتوزهای انگلی ناشی از کرم‌های شیستوز ماهی توبیوم که در اندام‌های تحتانی و دست‌ها به صورت ضایعات پوستی عارض شده و دارای خارش شدید می‌باشند.

    اصول پیشگیری از بیماری‌های پوستی:

    1-       عدم استخدام کارگرانی که حساسیت پوستی دارند

    2-       دوره‌ای بودن اشتغال در پست‌های خطرناک با مواد شیمیایی

    3-       تعویض مواد شیمیایی خطرناک با مواد بی‌ضرر

    4-       مکانیکی کردن کارها و اجتناب از دست زدن به مواد مضر و محرک

    5-       شستشو و نظافت مرتب کارگاه

    6-       استفاده از دست‌شویی و دوش و مواد پاک‌کننده توسط کارگران

    7-       مجهز کردن کارگران به دستکش و لباس حفاظتی مناسب

    8-       اجتناب از ایجاد پست‌های خطرناک در محیط‌های گرم و سرد.

    9-       استفاده از سیستم‌های کاملاً بسته

    10-          تهویه مناسب

     

    مفهوم برخی اصطلاحات:

    تراماتیک: فشار به وسیله ابزار

    پروسیفراسیون: التهاب در نواحی پوست

    درماتروفیت: یک بیماری قارچی عفونی است

    پروسیفراسیون: التهاب در نواحی پوست

    درماتیت: ورم پوست یا التهاب پوست

    اگزما: قرمزی و التهاب پوست

    آتروفی: پرخونی و التهاب پوست

    سردردهای شغلی


    سردردهای شغلی عمدتاً دو نوعند :

    1- سردرد حاد عصبی
    2- سردرد مزمن

    مواجهه با مواد شیمیایی از طریق کاهش اکسیژن بدن و یا زیادی CO2 در خون باعث گشادی عروق شده و سردرد حاد ایجاد می کند.
    علاوه بر نوع حاد، انواع سردردهای مزمن هم مثل میگرن مشاهده شده است. این سردردها به صورت حملات ناگهانی و با علائم اولیه اختلال در بینایی و علائم عصبی دیگر آغاز می‏گردند.

    تشخیص سردردهای شغلی و غیر شغلی :

    هنگام برخورد با یک فرد دچار سردرد باید موارد ذیل به دقت مورد بررسی قرار گیرد :
    •چگونگی شروع سردرد
    •محل درد
    •نوع مواردی که فرد با آنها در ارتباط است
    •دفعات بروز سردرد
    •سوابق خانوادگی
    راهکار خاصی برای تشخیص سردردهای شغلی وجود ندارد اما می توان با استفاده از سوابق سردرد در فرد، معاینه دقیق ( در صورت نیاز عکسبرداری )، مطالعه آینده نگر و بررسی تغییرات هنگام حذف مواجهه فرد با مواد آلاینده، در خصوص ارتباط شغل با سردرد اظهار نظر کرد.

    از عواملی که می توانند سردردغیرشغلی ایجاد کنند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    الکل – کافئین – هیستامینها- نیتراتها- تیدامین‏ها - تروما - سینوزیت – گلوکوما-دردعصب - منوسدیم گلوتامات -فشارخون اولیه - التهاب سرخرگ گیجگاهی-التهاب برون جمجمه‏ای- تومورهای مغزی- روشهای خوراکی پیشگیری از بارداری

    علل سردردهای شغلی :
    - معمولاً مواجهه شغلی با فلزاتی مثل آرسینیک، سرب، نیکل، قلع و تلوریوم، حلالهای الی، گازها و برخی حشره‏کشها باعث بروز سردرد می شوند.
    - استنشاق حلالهای آلی عمدتاً همراه با آسیبهای ادراکی، افسردگی یا اضطراب می‏باشد که در طولانی مدت به سمت آنسفالوپاتی سمی حرکت می کند.
    - هنگام مواجهه با مونوکسیدکربن ابتدا سردردخفیفی به شکل سنگینی جلوی سر،درد خودنمایی میکند که با افزایش غلظت به سمت سردردهای ضربانی قدامی و سپس سردردهای شدید پس سری تسریع می یابد.
    - مواجهه حاد با گازهای مثل متان و گازهای بیهوشی آور در غلظتهای بالا تولید سردرد و درد در ناحیه صورت می کند.

    پاتوفیزیولوژی :

    هنگام مواجهه با قلع و سرب به خاطر تورم مغز سردرد روی می دهد.
    روی، تلوریوم، منگنزونیکل باعث کاهش اکسیژن بدن و اتساع شرائین و در نهایت سردرد خواهند شد.
    منوکسیدکربن بر اثر اتساع شرائین تولید سردرد می کند.
    در سردردهای فوق عمدتاً رشته‏های آورنده عصب میانی تریژمینال گرفتار می شوند. لازم به ذکر است رشته‏های زبانی- حلقی مرتبط با عصب واگ و اعصاب گردنی فوقانی نیز می توانند سردردهای خفیف ایجاد کنند. بهترین راه برای پیشگیری از این سردردها کاهش مواجهه با سموم عصبی و دیگر عوامل بوجودآورنده آنهاست.

    شایع ترین بیماری های شغلی

    به گزارش واحد مرکزی خبر ، درمان و آموزش پزشکی؛ مسئول برنامه‌های مهندسی
    عوامل انسانی و ارگونومی مرکز سلامت محیط و کار این وزارتخانه در این
    باره گفت: بعد از بیماری قلبی و عروقی، بیماری ها و صدمات ناشی از کار
    بیشترین میزان بیماری‌ها را در کشور به خود اختصاص می دهد.
    مهندس فاطمه صادقی افزود: برپایه مطالعه ملی بار بیماری و عوامل خطرزا در
    ایران که آن را در سال 2004 اداره برنامه‌های سلامت مرکز توسعه شبکه
    وزارت بهداشت انجام داده است؛ کمردرد، آرتروز، زانو درد و اختلالات
    اسکلتی، عضلانی ناشی از کار شایع ترین بیماری‌های شغلی هستند.
    به گفته این کارشناس ارگونومی بیماری‌های اسکلتی، عضلانی ناشی از کار در
    همه کشورها سالانه20تا50 میلیارد دلار به انسان‌ها و مراکز بهداشت و
    درمانی هزینه تحمیل می‌کند.
    وی گفت: پژوهش‌ها نشان می‌دهد کمردرد شایع ترین عامل ناتوانی در
    افراد45سال به بالا و به ویژه در کسانی است که شغل پشت میزنشینی یا
    رانندگی دارند.
    صادقی همچنین گفت: براساس آمار سازمان بهداشت جهانی WHO ‌دومین علت شایع
    غیبت از کار در آمریکا، کمردرد و20درصد غیبت از کار در آلمان مربوط به
    صدمات دیسکی گزارش شده است.
    وی افزود: WHO‌ همچنین اعلام کرده است 37 درصد کمردردها از عوامل خطرزای
    شغلی نشأت می‌گیرد که جایگاه اول را در بین بیماری‌ها و مخاطرات ناشی از
    کار به خود اختصاص داده است.
    بر لبه صندلی، پشت خمیده و قوز کرده، فاصله زیاد صندلی از میزکار و
    رایانه و زانشستن ویه کمتر یا بیش از 90 درجه در زانوها به هنگام نشستن از
    اشکال نامناسب نشستن پشت میز محسوب می شوند .
    سازمان بهداشت جهانی دهه اول هزاره سوم را به نام دهه مبارزه با عوارض

    جهان جنين :


    آفرينش جنين از عناصر خاك(مؤمنون/12)،(روم/20)و(حج/5)،تبديل موادخاكي به نطفه ورشد تدريجي جنين(مؤمنون/14-12)،اشاره به بافتهاي كامل و ناقص در جنين (حج/5)،تخمك وسلول تخم(انسان/2)، تشكيل توده ي سلولي(قيامت/38)،وجود پرده هاي سه گانه ي آمينون،كوريون و آلانتوئيز  در اطراف جنين(زمر/6)،آب در ساختمان جنين(فرقان/54)،دوران شيرخوارگي (بقره/233)،نقش مرد در تعيين جنس جنين(نجم/46-45)، (قيامت /39-37) و(بقره/233) ،به كار افتادن حس شنوايي قبل از بينايي(نحل/78)، گرفته شدن مواد زايد جنين توسط رحم(رعد/8) ، رشد يكسان جنين انسان و دام ها(نحل/4 - 5) ، خروج نطفه ي زن و مرد(طارق/ 5-7) ، تقسيم سلول ها و به تعادل رسيدن آن ها(انفطار/ 6-8) ، آفرينش انسان از يك حيات يگانه در دنيا و آخرت(لقمان/ 28)

    حيات :

    محل پيدايش حيات(عنكبوت/ 20) ، حيات اوليه(فرقان/54) ، درآمدن جانوران از آب(نور/ 45) ، آفرينش انسان(حجر/ 26 وسجده/7- 9)  ، تنوع جانوران و نژادها(جاثيه/4) ، تكامل (تغابن/3)

    گياهان :
    ماده ي سبز گياهي(انعام/99) ،جنبش ، پرورش و رشد دانه(حج/5) ، تنوع گياهان(حجر/19)

    مغزو حواس :

    (يوسف/111) ، (سجده/9) ،( بقره/282 )، (بقره/171)

    حيوانات :

    خلقت شتر(غاشيه/17) ، شير سازي دام ها(نحل/66) ،گوشت ماهي(نحل/14)
     بهداشت ، پزشكي و حشره شناسي:

    توجه به خوردن ميوه و مواد غذايي پروتئين دار(واقعه/21-20و طور/22)، اعجاز اثر انگشت(قيامت/4)،تسهيل درد زايمان(مريم/25)،شدت احساس درد توسط پوست(نساء/56)،درمان موضعي بسياري از بيماريهاي پوستي در سرما(ص/42)،اندوه ورابطه ي آن با كوري(يوسف/84)،اشاره به زخمهاي ناشي از عدم تحرك(كهف/18)، تأثير رواني رنگ سبز(رحمن/76) ، (انسان/21و كهف/31)،اشاره به بيماري پيري زودرس در كودكان(مزمل/17)، عدم شناخت روح ازنظر علمي(اسراء/85)، وضو وپاكيزگي قسمتهايي از بدن كه باميكروب ها در تماس است(مائده/6)،پرهيز از پرخوري(اعراف/31)،پرهيز از خوردن خون،مردار و گوشت خوك(بقره/173)،پاكيزگي لباس و پوشاك(مدثر/4)، غير بهداشتي بودن تماس جنسي در حالت قاعدگي(بقره/222)، اشاره به بيماري فراموشي در پيري(نحل/70)،) خاصيت شفا بخشي عسل و گرد آوري شهد و ساختن عسل توسط زنبور ماده (نحل/69)،تناسب رنگ عسل با رنگ گلها(نحل/69)، تنيدن تار توسط عنكبوت ماده(عنكبوت/41)،ارتباطات در ميان حشرات(نمل/18) ، تركيب آنزيم با غذا خارج از بدن مگس(حج/73)

    منبع : زیست شناسی گناباد

    تصور چشم یک زنبور از یک گل مینا

    از آنجا که چشم انسان قادر به مشاهده اشعه ماورای بنفش نیست لذا رنگدانه های جذ بuv نیز برای انسان  غیرقابل رویت میباشند.بنابراین الگوهایی که توسط  چنین رنگدانه هایی  در گلها  ایجاد می شودنمی  تواند توسط انسان دیده شودگیاهان  در جهتی  تکامل  یافته اند که از محدوده  نور مرئی حشرات گرده افشان برای جذب  آنها به سوی خودشان  بهره برداری  کنند برای شبیه سازی طیف  حساسیت  سیستم  بینایی زنبور عسل از نورهای خاصی استفاده شد.برای انسان گل مینا دارای گلبرگهایی زرد وصفحه مرکزی قهوه ای  است  برای زنبور نوک گلبرگها زرد روشن وبخش داخلی آن زرد تیره وصفحه مرکزی سیاه  به نظر مآید  در بخشهای داخلی گلبرگها ونه نوک آنها فلاونل های  جاذ ب uv یافت  شده اند.  توزیع فلاونلها در گلبرگهاو حساسیت  حشرات به  بخشی از طیف uv مجموعا الگوی هدف را در دید زنبور عسل  تداعی  می کند .  این الگو  به زنبورهای عسل در یافتن گرده و شهد کمک می کند.زنبورها وسایر حشرات  نه تنها  وجود رنگدانه های جاذب uv بلکه الگوی رنگی تمام گل  را که نتیجه رنگدانه های کاروتنوئیدها  فلاونوئید ها ونیز فلاونل ها است درک می کنند.(مک کری و لوی 1983)                              

     

    عمل ژن در خلال کمبود آب

    تنش آب سبب تغییرات زیادی در متابولیسم و نمو مشود که متواند تطابق با محیط مواجه به کمبود آب را بهبود بخشد . به نظر می رسد که هورمون اسید آبسیزیک به طور اختصاصی در یکی از واکنشهای عمده به خشکی یعنی بستن روزنه  حائز اهمیت باشد . aba تا چه اندازه  در سایر واکنش های  خشکی د خیل است ؟ برای جواب به این سوال الیزابت بری از دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید در مطالعات فیزیولوزی گیاهی به طور وسیعی روی یک گیاه جهش یافته از گوجه فرنگی به فلاکا (Lycopersicom  esculentum) مطالعه کرد .گیاهان جهش یافته فلاکا در واکنش به خشکی سریعا پزمرده شده وتمایل آنها به پز مردگی اساسا با کاهش میزان ABA در مقایسه با گونه وحشی (طبیعی ) گیاهان مرتبط بود. در برگهای گونه وحشی گوجه فرنگی تنش آب موجب القای ساخت ویا افزایش چشمگیر ساخت 21 پلی پپتید می گردد. در برگهای فلاکا تنش آب سبب بعضی تغییرات مشابه می شود اما تمام 21پلی پپتید ساخته نشده وآنهایی نیز که ساخته شدند به مقدار کمتری وجود داشتند .تیمار گیاهان فلاکا بهABA الگوی پلی پپتیدی رابه آنچه در گونه وحشی دیده می شود اصلاح نمود (بری1988). جمعیت mRNA به طور مشابهی تحت تاثیر قرار گرفت.این نتایج نشان داد که در سطح مولکولی بسیاری از وقایع (اما نه تمام آنها )ایجادشده توسط خشکی واکنش هایی هستندکه در پاسخ به غلظت ABA ایجاد می شوند. تعداد نسبتا کمی از تولیدات جدید ژنی در اثر تنش آب ویا در واکنش به کاربرد aba در آزمایش سنتز می شوند که با جدا کردن این ژنها و شناسایی وظایف آنها اطلاعات دقیقی در مورد سازگاری گیاه به کمبود آب به دست می آید. مطالعات دیگر با گیاهان وبافت های متفاوت نیز موید چنین مساله ای است .برای مثال در هیبوکوتیل های گیاهچه های سویا ( Glycine max ) تحت تنش خشکی خیلی زود یک پلی پپتید با وزن 28 کیلو دالتون طول بازدارندگی رشد در دیواره سلولی ظاهر می شود. از اینرو این پروتئین که به طور وسیعی در دیواره های سلولهایی که رشد آنها توقف یافته مشاهده می شود ممکن است در تنظیم رشد نقش داشته باشد.(بوزارت وهمکاران 1987).

     

    اسید سالیسیلیک وتولید گرما در گل شیپوری

    از زمان لامارک می دانیم که گل آذین برخی از گونه های گل شیپوری در طی مرحله شکوفه دهی گرما تولید می کنند. گرمادر محور مرکزی گل آذین که اسپادیکس نامیده می شود تولید می گردد قبل از آغاز مرحله شکوفه دهی اسپادیکس (که گل های نر وماده روی آن است) توسط برگه بزرگی به نام اسپات احاطه شده است.کمی پس از آغاز باز شدن اسپات سرعت تنفس اسپادیکس فوقانی به شدت افزایش یافته(قابل قیاس با سرعت تنفس در پرواز مرغ مگس خوار)ودرجه حرارت اسپادیکس فوقانیرا به میزان 14 درجه سانتیگراد افزایش می دهد.این شرایط برای حدود 7 ساعت ادامه می یابد.این طور به نظر می رسد که تولید چنین میزان گرمایی توسط یک بافت گیاهی با هدف تبخیر کردن آمین ها و ایندول های خاص صورت می گیرد تا از این طریق بوی خاصی را در اطراف پراکنده و حشرات گرده افشان را جذب نماید. مدتها تصور بر این بود که یک ماده شبه هورمون به نام کالوریزن وظیفه القای واکنش گرمایی را بر عهده دارد (میوز 1975).

         اخیرا ایلیاراسکین و همکاران وی ((در مرکز تحقیقات وتوسعه )) در ویلمینگتون دریافته اند که اسید سالیسیلیک مسول تولید گرما در گل شیپوری است (راسکین وهمکاران 1989).هنگامی که اسید سالیسیلیک خارجی روی گل آذین به کار برده شد میزان تولید گرما توسط اسپادیکس افزایش یافت  افزون بر این اسپادیکس به آسپرین (اسید استیل سالیسیلیک) نیز عکس العمل نشان می دهد  هر چند که شدت عکس العمل آن به قوت اسید سالیسیلیک نیست. روز قبل از شکوفه دهی میزان اسید سالیسیلیک داخلی اسپادیکس تا 100 برابر افزایش یافته و به 1 میکروگرم در گرم وزن تازه می رسد در خاتمه دوره گرما زایی نیز میزان این اسید به سطح شاهد خود بر می گردد. بنابراین این طور به نظر می رسد که اسید سالیسیلیک همان کالوریزن (ماده شبه هورمونی که به عقیده محققان اولیه باعث ایجاد گرما می شود)باشد

    چنین به نظر می رسد که افزایش سرعت تنفس عمدتا ناشی از افزایش مسیر انتقال الکترون مقاوم به سیانید یا آلترناتیو باشد. مطالعاتی در جریان است تا بدانیم آیا در سایر گونه های گیاهی نیز اسید سالیسیلیک ممکن است سرعت تنفس را تغییر داده واز این طریق به همین میزان تولید کند ؟در ضمن ما در رابطه با تحلیل این واقعیت که آسپرین دمای بدن انسان را کاهش داده وبر عکس دمای یک گیاه (حداقل)را افزایش می دهد هیچ تلاشی نکرده ایم.